همشم میل جنسیش زیاده دلش زیاد میخواد ولی من کافیه یع رفتار بد ازش ببینم کلا متنفر میشم چه برسه ب اینکه بخواد بیاد بم دست بزنه اگه ازش ناراحت باشم دیگه اصن اون رابطه برام مزخرفه حس میکنم مثلا بهم تجاوز میشه در این حد
منم مثل شوهر توام.همه گزینه های بدش با عدم وابستگی به ننه اش پاک شدن.
من توی دوران نامزدی همسرم همش سرش توی گوشی و گیم بود یبار گوشیو از دستش گرفتم از ساختمان پنج طبقه از پنجره انداختم پایین گوشی نابود شد دیگه توبه کرد
من اول میدونستم میگفت تفننیه از رو بچگی یه مدتم باهاش میکشیدم ولی بچه نداشتم ولی وقتی بازدار شدم ب خاطر بچم ترک کردم ولی اون ترک نکرده چون خودم میدونستم و همراهیش میکردم رویی هم ندارم ک ب خانوادش اعتراض کنم ولی وقتی فعمیدم شوهرم میکشه ۱۶سالم بود بچه بودم نمیدونستم خونم خراب میشه 😭خیلی پشیمونم خیلی
آره دو تا.ولی کل کارای بچه هام با منه
روحیات شوهرتو گفتم مثل منه
وگرنه من انقدر بی مسیولیت نیستم که برم تو اتاق درو ببندم بازی بکنم
اتفاقا تو خونه ما شوهرم فقط پول در میاره بقیه کارا با منه
اما من مثل شوهرت کم حرف و منزوی ام دوس دارم سرم تو کار خودم باشه ولی شوهرم دوس داره هی بیرون باشه خصوصا خونه ننش و همش حرف بزنه😤
لزرگترین اشتباهو کردی که باهاش کشیدی
شوهر من هیچی نمیکشه فقط سالسگی چند بار تو مسافرتا قلیون میکشه یبار بهش گفتم دوس دارم یبار سیگار بکشم رفت برگشت یه سیگار خریده بود گفت بیا بکش گرفتم سیگارو شکستم پرت کردم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
6 ثانیه پیش
7 ثانیه پیش
10 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
