اول خودم می گم
تو مدارس مثل پسرا موهامو با ماشین می زدم👨🦲
که تمام معلم ومدیر ومعاونا بهم می خندیدن🤣
یه روز سر کلاس علوم فصل تولید مثل یکی از دوستام دلغک بازی در میاورد و به من می گفت
اقایی و بوس ابدار و صدا دار از این ور کلاس تا اون ور کلاس می فرستاد منم اعصابم خورد
بهش گفتم خانومم بزار برای شب 😁😁😁😜😜
کل کلاس از حرف من رفتن رو هوا و معلمم لبشو میخورد از خنع😜😁😁
منم برای جمع کردن اوضاع از معلمم خواستم خودم تدریس رو به عهده بگیرم😁😁😜😜😜
اونم کلاسو داد به من و از خندع از کلاس رفت😁
نمی دونم تو دفتر چیگفت الله اعلم
🤔🤔🤔🤔🤔🤨🤨🤨🤨🤨