خب باید مدام باهاش کار کنی یه کلمه ساده رو هزاران بار باید بگی مدام اون شی رو نشون بدی
من تو خونه ورزش میکردم ی مدت فقط میگفتم یک دو سه ،بیشتر میگفتم یک دو با هر حرکتم ،بعد از چند روز دخترمم یاد گرفت بالا پایین میپره میگه یک دو ،الان دارم رو یک دو (سه )کار میکنم
مدام گوشی رو برمیداشتم دم گوشم میگفتم الو الو الو بعد میدام دم گوش دخترم ،بعد چن روز گوشی رو برمیداشت توخونه میچرخید میگف الو الو
هر چی برمیداش میگفتم بده مامان بده بده ،دیگه یاد گرفت هر چی خاست ازم میگفت بده
آب میدادم میدام میگفتم آآآببب آب آب به به آآآآب ،زودی یادگرفت الان میره از تو کابینت لیوان برمیداره میاد پیشم میگه آب بده
عاشق پتوشم ک هست همه جا میبره پش خودشه چپو راست میگه وااای پدوووو(پتوووو) بعد دنبالش میگرده برمیداره میاره
باهاش توپ بازی میکردم میگرفتم دستم میگفتم واااااای تووووپ چندین بار یه کلمه رو تکرار میکنم براش نشونش میدم بازی میکنم مدام درحاله حرف زدنیم
همسرمو نشون میدادم میگفتم بابا با با ،بابا،یا قبل اومدنش جلو در وایمیستادم مشتاقانه میگفتم بابا داره میاد و کلا کلمات رو مثل بچه های کوچیک و بخش بخش براش میگفتم تا تو ذهنش و زبونش بهتر بشینه