سلام یه رمان بود چن ساله پیش خوندم یعنی صدتا رمان خوندم ولی فقط عاشق این یدونه ام توروخدا اگه اسمشو میدونین بگین یه پسره بود فک کنم اسمش نیما بعد به خدمتکار نیاز داشت که یه دختری میاد برای خدمتکاریش که وقتی میاد نیما سفرکاری هس شب دختره برا خودش میگرده که میبینه یکی توخونس نگو که نیماس..... بعد این دو هی باهم لج بازی میکنن