2410
2553
عنوان

دونه های ریز صورت پسرم ! کممممممک

118 بازدید | 10 پست

خانوما سلام پسرم یک‌ماهشه چند روزیه پیشونی و اطراف چشماش دونه های ریز ریز قرمز زده 

چیکار کنم

بچه اولمه تجربه ندارم

تروخدا بگین چرا اینجوری شده

فقط‌شیر خودمو میخوره

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥 

من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود و حتی توی تعطیلی های عید هم هستن. 

بیا اینم لینکش ایشالا مشکلت حل میشه 💕🌷

2720

از گرمی زیاده که میخوری چند روز روزی یه لیوان عرق کاسنی بخور یه پنبه هم بزن تو عرق کاسنی صورت پسملیتو باهاش بشور خوب میش اکه صورت دختر منو میدیدی وحشت میمردی با همین عرق کاسنی خوب شد

مایع لباسش مالوچسکا ضد حساسیته بوسم نمیکنیم اصلا


تو نت سرچ کن ببین چیزی پیدا میکنی

خیلی از بچه ها اینجوری میشن نگران نباش

اگرم پیدا نکردی زنگ بزن مرکز بهداشت

یه پماد هست فک کنم کلیتریمازول فک کنم البته نمیدونم اسمشو یادم رفته واسه بچه خوبه تو باز برگرد تو گوگل

من یک مامان هپارینی‌ام

طبیعیه بدن نوزاد تا ۲ ماه هم ممکنه دون دون بزنه اصلا نگران نباش خودش خوب میشه 

فرزندم،از ملالتهای این روزهای مادری ام برایت میگویم... از این روزها که از صبح باید به دنبال پاهای کوچک و لرزان تو بدوم و دستت را بگیرم تا زمین نخوری. به کارهای روی زمین مانده ام نمیرسم این روزها که  اتاقها را یکی یکی دنبال من می آیی، به پاهایم آویزان میشوی و آن قدر نق میزنی تا بغلت کنم، تا آرام شوی. این روزها  فنجان چایم را که دیگر یخ کرده، از دسترست دور میکنم تا مبادا دستهای کنجکاوت آن را بشکند. با ناراحتی و ناامیدی سر برگرداندنت را میبینم که سوپت را نمیخوری و کلافه میشوم از اینکه غذایت را بیرون میریزی. هرروز صبح جارو میکشم، گردگیری میکنم، خانه را تمیز میکنم و شب با خانه ای منفجر شده و اعصابی خراب به خواب میروم. روزها میگذرد که یک فرصت برای خلوت و استراحت  پیدا نمیکنم و باز هم به کارهای مانده ام نمیرسم...امشب یک دل سیر گریه کردم. امشب با همین فکر ها تو را در آعوش کشیدم و خدا را شکرکردم و به روزها وسالهای پیش رو فکر کردم و غصه مبهمی قلبم را فشرد...تو روزی آنقدر بزرگ خواهی شد که دیگر در آغوش من جا نمیشوی و آنقدر پاهایت قوت خواهد گرفت که قدم قدم از من دور میشوی و من مینشینم و نگاه میکنم و آه... روزگاری باید با خودم خلوت کنم و ساعتها را بشمارم تا  تو از راه بیایی و من یک فنجان چای تازه دم برایت بیاورم و به حرفهایت با جان دل گوش بسپرم تا چای از دهن بیفتد.... روزی میرسد که از این اتاق به آن اتاق بروم و خانه ای را که تو در آن نیستی تمیز کنم. و خانه ای که برق میزند و روزها تمیز میماند، بزرگ شدن تو را بیرحمانه به چشمم بیآورد. روزی خواهد رسید که تو بزرگ میشوی، شاید آن روز دیگر جیغ نزنی، بلند نخندی، همه چیز را به هم نریزی... شاید آن روز من دلم لک بزند برای امروز... روزی خواهد رسید که من حسرت امشبهایی را بخورم که چای نخورده و با سردرد و گردن درد و با فکر خانه به هم ریخته و سوپ و بازی و... به خواب میروم...شاید روزی آغوشم درد بگیرد،این روزها دارد از من یک مادر به شدت بغلی میسازد...!❤️❤️
2714

شاید اگزما باشه.دخترمنم میزد گاهی.هیچوقت نفهمیدم بخاطر چی بود.بردیم دکتر.یه پماد ترکیبی داد.ماده اصلیش بتامتازون بود.با اوره و اوسرین...اگه درحالت عادی قرمزه و وقتی میخوابه کمرنگ میشه اگزماست.من اوایل اون پمادو میزدم.وقتی تاریخش گذشت.پماد بتامتازون خالی گرفتم زدم.اولش کمه،بهتره،ولی بعد چندروز به مرور زیادتر میشه،وپوست خشک میشه.همون بار اولی که یه ذره پماد زدم،بعد دوسه ساعت مثل قبل شد پوستش.کامل دونه ها رفت.حتی لاله گوششم زده بود طفلک😓

این سومین کاربریمه😅😅😅
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز