مامان میگه چرا دستتو نشستی؟
بابا میگه چرا اینو اینجا گذاشتی؟
خواهر میگه چرا اینقدر میرید بیرون ویروس میارید؟!
نه بابا
انقده آرومم
همه به من
چون من مجبورم نون بخرم شیر بخرم سیب زمینی ووو
بعدمیگن نروبیرون
اونوقت تاگشنه میمونن دادشون میره هوا
با این بیرون رفتنات هر سه نفر واقعیتو گفتن.
خب اینا که حرفای بدی نیست!
روزای قرنطینه رفتم گردش 😐
من از کورنا نمیترسیدم.عین خیالمم‌نبود.
ولی تو این هفته بس شنیدم که چقدر جوان های دوست و همسایه ها فوت شدن خیلی نگرانم
دوست زنداداشم ۲۲ سالش بوده جهازشم چیده بودن فوت شد.
نوه همسایه مون زن ۳۰ ساله فوت کرد.یک بچه ۷ ساله داشت.
و چندین مورد دیگه .کپ کردم دیگه😓😓😓خدا خودش کمکمون کنه ان شاالله
بله ...کی اعصاب مونده براش..صلوات بفرست
از دست همین حرفا اومدم سرکار بخوابم😔
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
56 ثانیه پیش
56 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
