من اگه میتونستم به عقب برگردم میررفتم زمان دانشگام اون موقع ها خیلی بی دغدغه بودم انگار همه چیزو میتونستم به دست بیارم
انگاری وقتی راه میرفتم رو زمین نبودم روهوا راه میرفتم انقد آزاد
اما وقتی ازدواج کردم انگار یه وزنه ۲۰۰ کیلوی بهم آویزون کردن وقتی بچه اوردم اون وزنه شد۱۰۰۰کیلو
نمیدونم منظورمو میفهمید یا ن