باز دعوا کردیم امشب.....بهم گیر داد ک چرا رفتی تو گوشی گف چون تو میری تو گوشی منم میرم درصورتی ک برعکس این قضیه هست .منم عصبانی شدم داد زدم گفتم گیر نده بهم....ورفتم خوابیدم اومد با عصبانیت لهم گف ایستاتو باید پاک کنی من دوسندارم اینستا داشته باشی درصورتی ک من هیچ کار خلافی تو اینستا انجام نمیدم چهارتا نقاشی ک میکشم رو پست میکنم همین.باز من هیچی نگفتم و خوابیدم سریال شروع شد اومدم ببینم دیدم داداشم بهش پیام میده جوابشو نمیده عصبانی شدم اعتراض کردم گفتم چرا جوابشو نمیدی چرا بی احترامی میکنی و اگه من اینکارو میکردم کلی بهم میتوپید...دیوم داره داد میزنه سرم و حرفای زشت ..منم طاقت نیاوردم و دعوا بالا گرف ...بازم هولم داد و بازم بی احترامی بازکوتاه اومدم و ارومش کردم عزیزم بیا باهم حرف بزنیم ولی انگار ن انگار بلند شد باز هولم داد حتی دست بلند کرد ک بزنه منو ....میگف تو از مامانت یاد گرفتی داد بزنی و هزارتا حرف زشت دیگه ...نشستم فک کردم گفتم اگه داد زدم سرش ناراحت شده عذر خواهی کنم و همینکارم کردم هیچ اعتنایی نکرد گرف خوابید گفتم معذرت خواهی کردم چرا بی احترامی میکنی گف میخواستی نکنی من ب معذرت خواهیت نیازی ندارم.گفتم من ناراحت میشم منو سوژه میکنی همیشه بهم میخندی گف چلو چشمم نباش ک سوژت نکنم......وای حالم ازش بهم میخوره از حرفاش از افکارش...نمیدونم چ غلطی کردم ولی نه راه پیش دارم نه راه پس ۸ ماهه عروسی کردم با کلی ارزو و باعشق این شده نتیجشفقط دارم حرص میخورم هیچ لذتی از زندگیم نمیبرم همش میگم کاش مجرد بودم الان تو اتاق خودم بودم..دلم واسه مجردیم تنگ شده😭😭😭😭😭😭