2726

یه کوچولو دوهفته پیش شوهرم لرزداشا ت ک فرداشم خوب خوب شدمادرشوهرم زنگ زده نیایین خونه ماحتی من ب شدهرم گفتم عیددیدنی بریم زشته اونروزم گفت نیایین مادرشوهرم وقتی زنگ زدیم...اصلامامریض نیستیم بخدا..من میگم بهانشه دوس نداره بریم حالامن هیچی بچشو دوس نداره ببینه عجب آدمایی ..بعددوستام میگن مادرشوهرای ماخودشون زنگ میزنن میگن بیایین دورهم باشیم ازمنم هست😐

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

عزیزم مادرشوهر منم گفت نیاین عید..خب  برن به جهنم 

همون بهتر ادم‌ریخت نحسشون کم ببین مثلا من اولین سال ازدواجم..فقط میخام زود عروسی بگیرم کلا قطع رابطع کنم عمری نبینمشون

یا  ودود ...
2728

فدای سرت. کار خوبی میکنه اینجوری شماهم تو معذوریت نیستید که برید مهمونی اونم تو این وضعیت. ایشون اولویت خودشه پس شماهم آرامش خودتون اولویت باشه و حرص رفتار بقیه رو نخور

تمام لحظه هایی که تو زندگیت حس خوب داری؛ اون لحظات یعنی لمس حس خوشبختی💜اون حس خوب میتونه نتیجه یه بوسه، یه آغوش، خوندن یه کتاب خوب یا حتی خوردن یه فنجان چای گرم در یه عصر دل انگیز پاییزی باشه🧡واسه خوشبختی دنبال دلایل بزرگ یا عجیب و غریب نباش عزیزم، کمی زندگی را آسان تر بگیر، اونوقت کوچک ترین و پیش افتاده ترین اتفاقات هم به تو حس خوشبختی میدن💙

مال مام هست ميگه بياين اينجا انقدزنگ ميزنه ازيه شهرديگه كلافه ميشي ومجبوري بري،بعدا چن روز ديگه بهت محلم نميزاره چيزي تعارف نميكنه بخور.خواهرشوهرت بهت ميگه بخور.نميدونم ملت ثبات شخصيتي ندارن😐

اخه تو تی وی همش میگه این ویروس برای سالمندان و کسایی که بیماری زمینه ای دارن خطرناکه استرس گرفتن شاید 

قبل ویروس خوب بودن باهاتون؟

پناه میبرم به خدا از اندوهی که قلبم را در سکوت میخورد...

مادرشوهر من سر دسته بی فکراست یعنی عقل نداره, راه به راه خونشون بچه هاش میان میرن, من و شوهرمم باهاش زندگی میکنیم , یعنی از بس من لب نمیزنم به چیزی ک اینا پختن سو هاضمه گرفتم... 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730