امروز عکسای شوهرمو سوزوندم 😢😔

اینکه من طلا آوردم سرویس طلام رو آوردم اونو میخواد

درحالی که خدا شاهده بالاسرم سرویس طلام توخونه مونده بود فقط حلقه والنگوهام تو دستام بودن 

خودشون برداشته بودن موقعی که جهاز برگردوندیم دیدم خالیه جعبه ی سرویس حتی به مامور هم نشون دادم😔

همسرم کارش جوری بود که مثلا یه مدت سرکار بود یه مدت توخونه

مادر وپدرش سواستفاده کردن وگفتن پیش همسرم یکی اومده وبه پنجره شما نگا میکنه زنت فلانه وفلان وکلی بدگویی وفحش

شوهرمم ازم دفاع نکرد حس کردم باهم هماهنگن چون چیزی نگفت حتی من قرآن آوردم ودست زدم که من اونجور آدمی ندیدم 

اما اوناهم دست زدن به دروغ به قرآن متاسفانه...بعدش گیر دادن به خونوادم که چرا مادرش غذا میاره دروهمسایه میگه مگه پسرت توخونه اش غذا نداره مادردختره میاره درحالی که مامان بدبخت من توایام امتحانات دانشگاهم میاورد غذا 😢😔

خودمم کلی از مرد جماعت وجنس مخالف میترسم اما اینا به من برچسب زدن بعدا فهمیدم وشنیدم که بخاطر اینکه مهریه ندن تهمت زدن که قانون بهم مهریه نده ومن بدون هیچی طلاق بگیرم ومادرشوهرگرامی به آرزوش برسه😔😔خیلی به زندگی مون حسادت میکرد حتی به پیشرفت های پسرش 

الانم شوهرم پشت سرم میگه 10 تا سیم کارت براش عوض کرده بودم وتو پشت بوم به مردهای همسایه ادا درمیاره درحالی که خونه من پشت بوم نداره وطبقه پایین مادرشوهرم بودیم😢

مادرش لباسامم نداد موقع جهاز آوردن

وقتی اومدم خونه بابام بیچاره دوباره برد منو بازار توچشماش واقعا غم رو دیدم😔

هیچی به اندازه چشماش اذیتم نمیکنه 

یجوری نگام میکنه دوست دارم اونموقع این دنیا نباشم😢

خدا نصیب بچه کافرهم نکنه جدایی سخته واقعا😔

همسرم کارش جوری بود که مثلا یه مدت سرکار بود یه مدت توخونه

مادر وپدرش سواستفاده کردن وگفتن پیش همسرم یکی اومده وبه پنجره شما نگا میکنه زنت فلانه وفلان وکلی بدگویی وفحش

شوهرمم ازم دفاع نکرد حس کردم باهم هماهنگن چون چیزی نگفت حتی من قرآن آوردم ودست زدم که من اونجور آدمی ندیدم 

اما اوناهم دست زدن به دروغ به قرآن متاسفانه...بعدش گیر دادن به خونوادم که چرا مادرش غذا میاره دروهمسایه میگه مگه پسرت توخونه اش غذا نداره مادردختره میاره درحالی که مامان بدبخت من توایام امتحانات دانشگاهم میاورد غذا 😢😔

خودمم کلی از مرد جماعت وجنس مخالف میترسم اما اینا به من برچسب زدن بعدا فهمیدم وشنیدم که بخاطر اینکه مهریه ندن تهمت زدن که قانون بهم مهریه نده ومن بدون هیچی طلاق بگیرم ومادرشوهرگرامی به آرزوش برسه😔😔خیلی به زندگی مون حسادت میکرد حتی به پیشرفت های پسرش 

الانم شوهرم پشت سرم میگه 10 تا سیم کارت براش عوض کرده بودم وتو پشت بوم به مردهای همسایه ادا درمیاره درحالی که خونه من پشت بوم نداره وطبقه پایین مادرشوهرم بودیم😢

همسرمن دنبال زن بوده اما خونواده اش راضی نبودن یعنی مادرش چون یه عقیده خاصی داشت که هرچی زحمت کشیده برای بزرگ کردن بچه هاش اول باید حساب کتاب کنن کلا خیلی مادی گرا بودن دنیاشون پول بود😔