خدایا دیگه خسته ام....از حرفهای پر از طعنه بعضی ها....خدایا از تو گلایه ای نیست هیچی واسم کم نزاشتی...اما این مردم نمیزارند روحیه ام شاد شه و همه ی اتفاق های بد رو از یاد ببرم...واقعا بهم صبر وطاقت دادی...خدایا اما حرفهای این مردم وچیکار کنم یعنی کسی وجدان نداره حقیقتا درکم کنه...دلم نمیخوادزیاد کسی رو ببینم چون هر دفعه یکی پیدا میشه که حرفای تلخی بهم بزنه...نمیدونم از روی دلسوزیه یا اینکه نمیخوان....یادمه یکیشون میگفت دلم میسوزه برات چی میکشی خوبه من پیشت نیستم که حرف کشیدناتو داغونیتو ببینم...خدایا خیلی خسته ام خیلی.....بگذریم حرف دلم بود که سنگینی میکرد این روزها نیز بگذرد...اونی که دلمو شکست نفرینش نمیکنم فقط امیدوارم یکی دلشو بشکنه تا معنی دلشکستنو بفهمه...
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.