معمولا بعضی خانوما همسرشون این ویژگی اخلاقی ناخوشایند رو داره.
و واقعا نمیدونن ک چجور باید حالیش کنن تا دست از این کارش ورداره.
پیشنهاد من ب شما اینه ک اینطوری باهاش حرف بزنید :
عزیزم خیلی خوشحالم ک توهمسر منی، و قشنگتر اینکه تکیه گاهم شدی .
من بهت افتخار میکنم ...
توسختیا باهم بودیم و اگه ی سیم از تارزندگیمونم شکسته نزاشتیم کسی صدای شکستنشو بشنوه ... .
کاش میشد خدا به همه دخترا ی شوهر مثل تو بده ...
بنظرم کسی که ازدواج میکنه و خانواده تشکیل میده خودش دیگه مستقل شده و عین کوه پشت خانواده اشه ...
احتیاجی نیست که هرمسئله ای میشه با بقیه درمیون بزاریم .ماالگوی بچه هامون هستیم
باید از ماکه پدرمادرشون هستیم یادبگیرن ک رو پای خودشون وایسن.
دقیقا مثل تو ، ک برای ماچیزی کم نمیزاری و اگه مسئله ای میشه باکمک هم دوتایی حلش میکنیم.
لزومی نداره که سر هرچیز کوچیکی خانواده هامونو درجریان بزاریم و ذهنشونو درگیر کنیم چون اونا ب اندازه کافی خودشون درگیری ذهنی دارن . عزیزم مطمئن باش که اونا همینکه ببینن ماخوشیم و روپاخودمون وایسادیم خوشحال میشن.
ما ادمهای بالغی هستیم ...
خودت میدونی ک چقدر خانواده ات برام ارزشمندن. همونطور ک ماخودمونو درگیر زندگی کسی نمیکنیم،قشنگ میشه اگه کسیو درگیر زندگیمون نکنیم.
خونه و خانواده ی حریمه. من همونجور ک توخونه امنیت دارم دلم میخواد باتکیه باتوهم احساس امنیت کنم.
هرکس هرکاری میکنه یااتفاقی میوفته بسپاریم ب خودشون ...
اینجوری حرف بیار حرف ببر نمیشیم. بلکه شخصیتمون حفظ میشه و احترامتون زیادمیشه .
ممنونم ک ب حرفام گوش کردی .دوست دارم همسر رازدارو مهربونم ...♥️