دوست خیلی خیلی صمیمیم دیوونم کرده همش ازم کارا و چیزای مختلف میخاد، یا کتاب میخاد یا جزوه یا میگه فلان چیزو یادم بده، فلان متن رو برام ترجمه کن، خستم کرده.... چیکار کنم
من مجردم یه دختر مجرد نمیتونه بچه داشته باشه مریم مقدس که نیستم انگشتی که درد نمیکنرو گزارش نمیزنن طرف دماغش قد بادمجون کشک بادمجونه استوری میزاره خدایا مرسی بابت اینهمه زیبایی چش حسودا کور پولی که ازم گرفده بودی۳ سال پیش خوردی پس نِدادی الان با اون ۵۰ هزار تومن الان جوراب نوک سوزنیم نمیتونم بخرم پولِمو دادی دادی نِدادی طرفم نِیا نِیا وگرنه جرد میدم نون و پنیر و گِووجه پست میزارم به تَو چه عاشق تاپیکای جنجالی دیدی تگم کن عین جن بو داده میام هرکی با اول اسمم تو تاپیکام مشکل داره نِیاد نِیا مگه شلواردو گرفدم التماسد کردم که بیای تو تاپیکم عرض اندام کنی
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
چون صمیمی شم فقط میپرسن درآمدت چقدره چرا ازدواج نمیکنی چرا طلاق گرفتی یا انتظار کارای عجیب غریب از آدم دارن و انجام ندی ناراحت میشم به خاطرهمون همیشه احترامشونو دارم اما دوری و دوستی
آغوش تو این برکه رو میبره تا دریا شدن/تو ماه تر میشی و باز تکرار میشه مَدِ من/بیا دوباره گم کنیم ساعت و روز و هفته رو/بیا با هم سفر کنیم جاده های نرفته رو