تا دیروز هی میگفت چرا همش تو خونه نشستینو پسمرمو افسرده کردی و... من سر این مریصیه دوست ندارم برم بیرون به شوهرم گفتم خسته شدم فردا یعنی همون دیروز ببرش دیگه چون چهارشنبه سوریم بود مطمئن بودم خودشم دووم نمیاره چون خیلی پی خوش گذرونیه
رابطه من و شوهرمم بد نیس ولی هر وقت این میخواد بیاد بعدش جنگه چون من ازش خوشم نمیاد شوهرمم همش ور دلشه و دورشو میگیره و من حرص میخورم.. خلاصه دیروز بردش خونه یکی دیگه که بساط چهارشنبه سوری دارن و ما هم نشستیم تو خونه ولی شوهرم از وقتی اومد دیگه به من محل نذاشت و سر همین قضیه دعوامون شد... بازم با این وجود دیشب دورشو گرفتمو باهام آشتی کردیم ولی انقدر کینه ایه و عقده ایه و عاشق مامانشه که سر اینکه من گفتم خسته شدم ببرش ازم کینه به دلشه و صبح یهو گفت ازت متنفرم و باز جنگ شد.... و انقدر پست فطرته که به حال مرگ کتکم زد😞 منم از خونه زدم بیرون... رفتم تو خیابون گشتم با ماشین و اشک ریختم ولی نتونستم برم خونه مامانم قهر... واقعا سختمه با وجودی که خیلی خوبن... حالا اگه شما بودید جیکار میکردید؟؟
الان اومدم تو اتاق در رو قفل کردم شاید فردا بیاد به غلط کردن بیفته ولی چا فایده... همه بدنم درد میکنه... ازش متنفرم.. به نظرتون باید میرفتم قهر؟؟؟خیلی بد کتکم زد و فحشای زشت داد
تو هنوزقبول نکردی شوهرت کار زشتی کرده.من با برادرت کاری ندارم ولی شوهرت خیلی کار زشتی کرده که باباتونو راه تداده. به نظرم از اون خانمایی هستی که خیلی از کارای شوهرش دفاع میکنه .... همونجا شما هم باید پیاده میشدی .
الانم اگه خانوادت خوبن برو خونه پدرت .به چه حقی دست روت بلند میکنه؟ یکم برای خودت ارزش قائل شو وگرنه کار همیشگیش میشه.
اره باید می‌رفتی قهر اون مادرشه قبول ولی تو که بی احترامی نکردی بهش اینجوری برخورد کنه من شدیدا مخالف توهین عروس به مادر شوهرم منم خودم یه عروسم ولی از موضوع بدم میاد عروس بین پسرشون مادرش جدایی بندازه ولی اینکه تو بی احترامی نکردی زدتت باید می‌رفتی تا بفهمه مرتیکه یابو
