چادر من !!!! توبا من بزرگ شدی!با لحظه های زندگیم همراه بودی با من زیر باران ماندی و خیس شدی با من قد کشیدی تغییر کردی با من زیر آفتاب گرمت شد رنگ مشکی ات زیر نور آفتاب رنگ باخت تا رنگ از زندگی ام نبازد
من خبرشو خوندم اینجوری بود که کرونا گرفته و یه تاجر بوده که ب تازگی از چین برگشته بوده قرنطینه ش کردن اما بخاطر رعایت نکردن و خروج از قرنطینه حکم تیر بارانش رو دادن
راستی دنیا چه شکلی می شد اگر بجای آنکه در سینه ام گلوله ای بنشانی در قلبم گلی می کاشتی