2726
عنوان

سقط مکرر

| مشاهده متن کامل بحث + 1125971 بازدید | 14043 پست
ولی من این رو متوجه نمیشم اگه بالا باشه و ما هر بار میکرو کنیم نگیره خب چکار کنیم پس ؟؟  برا ش ...

من سی دی 56و 19 پنج تا و یکیش دوتا بالا بود دوتام سقط داشتم قرار بود سرم و کورتون بگیرم ولی چند تت متخصص رفتم ندادن.گفتن تولید سرم تو کل دنیا ممنوع شده الانن فقط ایرانیش هست که کلی عوارض داره.گفتم کورتون بده گفت اسپرین مثل کورتونه دیگه پردنیزالون نیاز نیست.دکترم میگفت ماه پیش کنگره بود تو استانبول اونجا ممنوع کردن و گفتن اصلا تاثیری نداره

سلام به همه دوستان سقط مکرر.من هم سابقه پنج بار سقط دارم .اهل رفسنجان یکی از شهرهای کرمان.سقط اول که خب بدون هیچ آزمایش خاصی وهیچ داروی خاصی قلب جنین تشکیل شد و بعد هفته هشت دکتر بهم گفت تیروئیدم کم کاره وباید برم پیش متخصص از شانس من همون روز چهارشنبه آخر سال بود و بعدش هم تعطیلی عید .متاسفانه شب سال تحویل دقیقا دوساعت مونده به سال تحویل افتادم سر لکه بینی تیره رنگی که تا صبح شدید شد و البته اینم بگم که قبلش تو حمام حدود یک ساعتی نشستم وفکر نمیکردم ضرر داشته باشه خلاصه اینکه روز اول عید رفتم زایشگاه و بهم شیاف دادن بدون اینکه سونو کنن ببینن اصن جنین زنده هست یا نه بشدت تحت فشار روحی بودم شیافا اثری نکرد و خونریزیم شدید شد بعد چند روز و رفتم زایشگاه خوابیدم که گفتن سقط شده برگشتم خونه درصورتی که هنوز جنین مرده تو لوله های رحمم مونده بود و بعد از چند روز با درد شدید یه چیزی ازم اومد که مادربزرگم از اونجایی که تجربه داشت گفت همین جنینه و پسر هم هست. خلاصه یک سال صبر کردم سال 94 باز تصمیم به بارداری که گرفتم اول رفتم پیش متخصص یه سری آزمایشات انجام دادم و برای کم کاری تیروئیدم از چند ماه قبل اقدام دارو می‌خوردم اما متاسفانه دکتر بیشعور زمانی که من اقدام کردم گفت دیگه دارو رو قطع کنم نیاز نیست.سونوی تشکیل قلب انجام دادم قلب نینیم تشکیل شد اما بازم متاسفانه هفته بعدش لکه بینی خون روشن دیدم رفتم دکتر بهم شیاف داد و استراحت کلی نشاسته خوردم بخیال اینکه نینی سالمه و جلو خونریزی رو بگیرم لکه بینیم قطع شد اما هفته دوازده که برای انجام سونو ان تی رفتم در کمال ناباوری دکتر بهم گفت قلب جنین از هشت هفته از کار افتاده دقیقا همون روزی که لکه دیدم و انگار که یه سطل آب داغ روم ریخته باشن از تو سونوگرافی تا تو ماشین رو بلند بلند گریه میکردم بخاطر شیافا و نشاسته بچه نمیومد زایشگاه خوابیدم به روش القای سقط بچه بیاد که چقدررررر اذیتم کردن معاینه ساکشن و در آخر هم بخاطر موندن بقایا کورتاژ شدم این سقطم هم دقیقا یک روز به سال تحویل بود. برای اقدام بعدیم از اردیبهشت95 رفتیم کلینیک ناباروری یزد اونجا کلییییی آزمایش از من و شوهرم و کلی سوالات کردن پرونده تشکیل شد و گفتن هیچ مشکلی برای بارداری نداری وتنها مشکلم التهاب تیروئید بود یعنی انتی تی پی او بالای300 بود و باز رفتم پیش متخصص غدد که خانم بیشعور به من گفت این التهاب کاری به سقط نداره و نیاز به داروی خاصی بجز لووتیروکسین نداری ومتاسفانه روزی که رفتم کلینیک ناباروری تایید بگیرم برای اقدامم مشاور خودم نبود و یه مشاور دیگه که پروندم رو خوند گفت خیالتون راحت هیچ مشکلی نداری میتونی اقدام کنی. اینبار حاملگیم از همون اول لکه دیدم وشیاف استفاده میکردم و امپول هپارین ایرانی بینهایت استرس داشتم که الان فکر میکنم بخاطر همون استرسا قلب جنین تشکیل نشد و بارداری پوچ رو اعلام کردن تو هفته هشت بازم من تا هفته دوازده صبر کردم رفتم سونو که باز گفت همون هشت هفته مونده و قلبی هم تشکیل نشده و دکتر قرص داد که تو خونه سقطش کنم و بماند که چه کشیدددددم تا سقط شد آخرای شهریور 95

الهی و ربی من لی غیرک  خدایا پسرم رو صحیح و سالم بهم برسون


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

. خلاصه از همه جا نا امید اینبار برای تیروئید رفتم پیش متخصص غدد یزد پیش دکتر افخمی.که با توجه به انتی تی پی او بالام بهم پردنیزولون داد روزی نصفی گفت باید کم کم زیادس کنم و روزی یه لووتیروکسین تو همین گیروداد ناخواسته باردار شدم آبان 95 که رفتم پیش متخصص زنان یزد و دکتر گفت زود اقدام کردی و باید تیروئید درمان میشد اول خلاصه اینبار کلی دارو بهم داد روزی دوتا شیاف سیکلوژست روزی یه امپول انوکساپارین مولتی ویتامین .اما متاسفانه از همون اولش لکه بینی داشتم و اینبار اصلا به کسی نگفتم که باردارم دیگه روم نمیشد به کسی بگم و باید استراحت مطلق میکردم خونمون پله داشت کلی حرف و حدیث شنیدم تو این دوماه که جایی نمیرفتم کلی مادرشوهرم اذیتم کرد که من هر روز استرس داشتم یا گریه میکردم اینم متاسفانه حاملگی پوچ اعلام شد دکترم تو بیمارستان مرتاض یزد کورتاژم کرد تک و تنها چه سختیهایی کشیدم دی ماه95 چه شب سرد و سختی هم بود. دیگه ار اونموقع کلا قید بچه رو زدم و یه جورایی ناامید شده بودم قرار گذاشتیم با شوهرم که تا وقتی از نظر روحی بهتر نشدم حرفی از بچه نزنیم.سال 96 تنها سالی بود که من درگیر حاملگی و این مسائل نبودم از اول زندگیم ولی مرتب کلینیک ناباروری سر میزدم و تحت نظر دکتر غدد هم بودم داروهامو مرتب مصرف میکردم همین پردنیزولون و لووتیروکسین. تیرماه 97 با دستور مشاور کلینیک که گفت دیگه دیر میشه و این حرفا و اجازه متخصص غدد اقدام کردم که از شانس بد من همون ماه برادرشوهر تصادف سختی کرد و من و شوهرم هر روز به مدت دوماه درگیر کارای اون بودیم همش استرس و نگرانی

الهی و ربی من لی غیرک  خدایا پسرم رو صحیح و سالم بهم برسون

بعدم که پریودم عقب افتاد و فهمیدم باردارم بخاطر لکه بینی دکتر استراحت مطلق داد روزی دوتا شیاف پروژسترون 400 روزی یه امپول انوکساپارین 4000 مولتی ویتامین و داروهای تیروئید لکه بینی قطع شدو مشکل خاصی نداشتم  اینبار قلب نینی تشکیل شد و خیلی ذوق کردم اما سونوگرافی گفت ضربان قلبش رو نمیشنوم فکر کنم قلبش از کار افتاده پیش یکی دیگه رفتم اونم همینو گفت دو هفته صبر کردم که باز فایده نداشت و گفت همون هشت هفته مونده رشد نکرده قلبم نداره زودتر سقطش کن تا به رحمت آسیب نرسیده.باز رفتم یزد پیش مشاورم کلی گریه کردم که من همه چیزو رعایت کردم چرا اینجور شد اونم اول دلداریم داد گفت خودت و همسرت مهم هستین اصلا به این فکر کن که نهایتش بچه دار نمیشی میخوای با زندگیت چیکار کنی و گفت که ذخیره تخمدانت رو به اتمامه یعنی اگر تا یکسال دیگه باردار نشی دیگه شاید هیچوقت مادر نشی فعلا برو اینو سقط کن بعد بیا برای آی وی اف چون بارداریهای طبیعیت نمیمونن پس حتما جنین مشکل کروموزمی داره.خلاصه اونم تو زایشگاه مادر یزد با روش القای سقط سقط کردم ولی اینبار خبری از اذیت نبود خیلی راحت بودم شهریور97 بود. بعد سقط یه چند ماهی استراحت کردم و مرتب باشگاه رفتم هم برای تقویت روحیه هم تقویت تخمدان.پیش مامای خونگی رفتم پیش متخصص طب سنتی.دی ماه 97  با کلی دعا و نذر و نذورات از خدا خاستم یه راهی جلو پام بذاره.از یکی از دوستان که سابقه سقط مکرر بود شنیدم دکتر طهماسبی کرمان خیلی تو این کار حاذقه و بقول معروف دستش خوبه. رفتم پیشش باز کلی آزمایش از خودم و شوهرم گرفت گفت مشکلی نداری سابقه این چندسالم رو بهش گفتم و گفتم که بهم گفتن شاید دیگه بچه دار نشی.اونم آزمایش ذخیره تخموان گرفت و  فروردین 98 بهم گفت که آره وقت زیادی نداری باید سریع اقدام کنی تازه رفته بودم سرکار اما اینبار بخاطر زندگیم قید کار رو زدم و استخاره کردم و وقتی خوب اومد همون ماه اقدام کردم دکتر دوتا آمپول بهم داده بود که شب قبل اقدام بزنم و همون ماه باردار شدم البته فکر نمیکردم حامله باشم  سه روز بود که خونریزی خفبف روشن داشتم فکر کردم پریودم اما بعد سه روز قطع شد و تستم مثبت شد بتام 700 بود.ازهمون روز اول دوازده ساعتی شیاف پروژسترون 400 گذاشتم هر دوازده ساعت هم آمپول انوکساپارین 6000 مولتی ویتامین فولیک ب6 و هفته ای یه آمپول ب12. قرص پردنیزولون و لووتیروکسین.البته اینسری انتی تی پی او بالای 400 بود که از متخصص غدد پرسیدم کسی هست با این عدد بارداریش بسلامت طی بشه واونم خیالمو راحت کرد که بالای هزار هم داشته و زیاد به این عدد توجه نکن به خدا توکل کن دلم قرص شد. اما زیاد دل نبستم به نینیم همه توکلم به خدا بود سونوی اول قلب تشکیل شده بود و رشدش هم مطابق تاریخ پریودم دقیق بود سونو.ماه پیش هم رفتم انومالی که خداروشکر پسرم صحیح و سالم بود و فقط جفت پایین بود طول سرویکسم 43 تا اینحا که شش ماهه باردارم خیلی سختیها رو کشیدم همش استراحت مطلق بودم اما هر روز خداروشکر میکنم که پسرم سالمه .البته هفته پیش رفتم سونو گفت طول سرویکست شده33  که دکترم نگران زایمان زودرسه اونم چون این دوهفته رو مادرشوهر و پدرشوهرم خیلی اذیتم کردن و بهم استرس دارد کردن و استرس خودش باعث زایمان زودرس میشه. اما من همه چیو سپردم به خدا.فقط خاستم داستان این همه سقط و مشکلاتم رو بگم تا شاید یکی که مثل من ناامید شده بود از ناامیدی دربیاد و از اعماق وجود همه چیو بسپره به خدا.برام خیلی دعا کنین دوستان دعا کنین زحماتم بی نتیجه نشه و بچمو صحیح و سالم بغل بگیرم

الهی و ربی من لی غیرک  خدایا پسرم رو صحیح و سالم بهم برسون
2728

سلام کسی اینجا بوده بارداری اول بدون هیچی زوردس زایمان کنه بارداری بعدیش با سرکلاژ و استراحت و دارو بازم همون هفته زودرس بشه؟؟؟؟؟بارداری بعدیش چیشد و چیکار کرد لطفا بگهه

ع
عزیزم سقط سه ماهه دوم داشتم تو بارداری بعدش سرکلاژ کردم و ضد انعقاد و پروژسترون گرفتم ولی تو بارد ...

منم سقط سه ماهه دوم داشتم بعنی 21 هفته !!!!بار دوم دوقلو شد همه چی داشتم سرکلاژ دارو استراحت مطلق اما باز تو هفته 21 دنیا اومدن و نموندن . دیگه امیدی برام نمونده

ع
یادش بخیر.... من بواسطه این تاپیک عضو نی نی سایت شدم اولین پست را تو این تاپیک گذاشتم درست چند رو ...

یعنی شما دوتا سقط داشتین سه ماهه دوم ؟ بیشتر برام میگید جهت امید واری 

ع
یعنی شما دوتا سقط داشتین سه ماهه دوم ؟ بیشتر برام میگید جهت امید واری 

سقط اولم توقف رشد تو 11 هفته بود

سقط دوم تو سه ماهه دوم دهانه رحمم باز شد و کیسه آبم پاره شد

بارداری سومم تو 13 هفته سرکلاژ کردم و دارو مصرف کردم

خدا را شکر به سلامتی تا آخرش پیش رفتم

بارداری چهارمم هیچ کار خاصی انجام ندادم و خدا را شکر سالم و به مدقع بچه ام بدنیا اومد

شما عکس رنگی رحم انداختید ، از بابت رحم دو شاخ و ... بررسی شدید؟

کدوم شهر هستی؟تحت نظر کدوم دکتر هستید؟

دوستان و خانم های نی نی سایتی عزیز اگر علاقه مند به زایمان طبیعی هستید و بخاطر سابقه سزارین فرصت تجربه این قسمت از علاقه مندی تون را از دست دادید پیشنهاد می کنم به این تاپیک مراجعه کنید تا از تجربیات من و دوستان من که موفق به زایمان طبیعی بعد از سزارین شدیم استفاده کنید😊
سقط اولم توقف رشد تو 11 هفته بود سقط دوم تو سه ماهه دوم دهانه رحمم باز شد و کیسه آبم پاره شد باردا ...

کاش من حداقل تا هفته 30 میرفتم 😔 نه عکس رنگی ندادم .تو کردستانم اطراف مریوان ! 

منم سرکلاژ شدم پرولوتن هفتگی و شیاف هم داشتم و ایزوپرین ،اما باز زایمان زودرس کردم تو همون هفته نحث 21 !!!!دفعه اول یه قلو بدون سرکلاژ بود الان دوقلو با سرکلاژ و استراحت !! دوتاش 800 گرم بودن اخه 800 چیه که رحمم نتونست نگه داره .و این فکر که بچه بعدیم چی میشه عذابم میده نکنه باز ... پس من چجور بچه بیارم😢 

انقدر استراحت مطلق بودم که الان نمیتونم راحت بشینم و بلند بشم .5 ماه جایی نرفتم جز دکتر حتی خانوادمو هم نمیدیرم .نمیدونم چرا خدا رحمش نیومد بهم 

ع
کاش من حداقل تا هفته 30 میرفتم 😔 نه عکس رنگی ندادم .تو کردستانم اطراف مریوان !  منم سرکلاژ شد ...

عزیزم توکلت به خدا باشه

اگر شرایطش را داری برای بررسی و درمان بیا تهران

مراکز درمانی زیاد تو تهران هستند

مرکز درمان رویان هم خوبه

می تونی تلفنی زنگ بزنی و وقت بگیری

چون از راه دور میای قبلش کاملا شرایطت را توضیح بده که اگر تو بازه زمانی خاصی باید ویزیت بشی همون موقع بری

مدارک پزشکیت را حتما با خودت ببر

هر چی سونو و آزمایش و ... داری بیار

دوستان و خانم های نی نی سایتی عزیز اگر علاقه مند به زایمان طبیعی هستید و بخاطر سابقه سزارین فرصت تجربه این قسمت از علاقه مندی تون را از دست دادید پیشنهاد می کنم به این تاپیک مراجعه کنید تا از تجربیات من و دوستان من که موفق به زایمان طبیعی بعد از سزارین شدیم استفاده کنید😊

سلام ..دوستان ..رنج سی دی مارکر ۱۶ +۵۶ رو میدونین؟؟ تروخدا اگه میدونین دریغ نکنین...

خدای خووووبم پیش پیش مرسی واسه هدیه های قشنگت . من به حضورت توی زندگیم  ایمان دارم 😍⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز