بچها من تو عقدم امشب خونمون ی اتفاقی افتاد جلو خانوادم ی عالمه گریه کردم خسته شدم از این وضعیت شوهرم ی دوست داره ک اصن ادم درستی نیس با زنای شوهر دار دوست میشه این هروووز واقعا هروز میرفت میشست مغازه شوهر من چندین ساعت کلی دعوا درست کردم تا گفت دیگه گفتم نمیاد چند ماه راحت بودم