دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.
من دلم برا دست دادن تنگ سده ...برا بغل کردن هم دیگه ... برا وقتی صورت همه رو کامل میدیدم .وقتی لبخند روی لب دیگران رو میدیدم .وقتی دستام تو دستکش یبار مثرف نبود و عرق نمیکرد .... وقتی ب همه چیز میتونستم دست بزنم .تو کوچه خیابون ب لباسای تو بوتیکا
دلمممم بره چرخیدن تو شهر تنگ شده با اینکه همش میگفتم هبچ جا نییس ک برمممم :/ الان امروز میحخام برم بیرون همش استرس دارممم ۴ روز پیشم رفتم اصن بهم خوش نگذشت فقط رفتم دوستمم ببینم
ولی من از یه نظر خوشحالم که رسم روبوسی ور اُفتاد تو ایران انشالله
اصلاََ رو بوسی رو دوست ندارم
"دوستت دارم”، آن هم خیلی زیاد، اما فکر رفتن که به سرت زد حتی اگر پشیمان هم شدی، برو! دوستت دارم، آن هم خیلی زیاد، اما اگر دلت با دیدن دیگری لرزید، رها کن مرا. دوستت دارم، آن هم بسیار زیاد، اما سالهاست که فهمیدهام، کسی که به رفتن فکر میکند، از کسی که میرود بیرحمتر است …دوستت دارم اما اینبار اگه رفتی، برای همیشه برو... یه دردایی واسه سن و سالی که داشتم خیلی بزرگ بود... ولی با همون دردها بزرگ شدم و حلشون کردم!