2737
2739
عنوان

لطفااااا همه جواب بدیدد

| مشاهده متن کامل بحث + 556 بازدید | 78 پست

منم که الهی بمیرم مامانم کارمند بود میتونستم بعد از بازنشستگی مامانم برم سرجاش نرفتم دیونه بازی درآوردم الان خیلی خیلی پیشمونم خدا لعنتم کنه

یه پرسپولیسی دو آتیشه ۹۹/۹/۹مشکل گرفتاری عشقم حل شد ماشینشم دادن  مشکل زمینمونم به امید خدا حل شد مامانم خوب شد منم عملهای که لازمه انجام دادم خونمونو عوض کردیم رفتیم همونجای که مامانم من و عشقم دوست داریم خونه جدید خریدیم ❤حواسم به توئه هوا سمت توئه هوا سمتیه که برسم به توئه❤                                                                          💗تو مرا جان و جهانی💗                          💖تا ابد با من باش💖                                               💘دوستت دارم و هیچ چیز جز این ندارم💘             💕 با تو در نهایتم من💕                                        💝 عاشقتم عشقم عشق منی عشقم جون منی جونم💝        
دانشگاه مورد علاقه ام که موفق به رفتن نشدم 

دوباره تلاش کن عزیزم

مردِ من چشمهایش لبریز از آرامش است...وقتی کنارم قدم میزند از هیچ چیز و هیچ کس ترسی ندارم...او معنای تمام و کمال واژه‌ی امنیت است...قول هایش قول است...تهِ چشمانش پاکی موج میزند...برای عاشقانه هایم مجنون است و برای بچگی کردن هایم پدر ...مردِ من مــــرد است و محکم...آنقدر محکم ک میتوانم با خیال راحت کنارش همان دختربچه‌ی ساده‌ باشم 

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

خیلی زود وا دادم. 😐 

ای بابا🌹

مردِ من چشمهایش لبریز از آرامش است...وقتی کنارم قدم میزند از هیچ چیز و هیچ کس ترسی ندارم...او معنای تمام و کمال واژه‌ی امنیت است...قول هایش قول است...تهِ چشمانش پاکی موج میزند...برای عاشقانه هایم مجنون است و برای بچگی کردن هایم پدر ...مردِ من مــــرد است و محکم...آنقدر محکم ک میتوانم با خیال راحت کنارش همان دختربچه‌ی ساده‌ باشم 
2731
همدرد های😑✋

درد سختیه 

من هنوزم شب ها موقع خواب بهش فکر می کنم و  حسرتش را می خورم 😔

‍ «بیایید به قفسه کتابخانه دخیل ببندیم؛ دوستانی صمیمی پیدا می شوند که حاجات ما را برآورده کنند.»
چرا؟


چون حس میکنم واسم زود بود مسئولیت زندگی واسم سنگینه و ب شدت از کار خونه متنفرم و عاشق شغلمم

و الانم شوهرم بچه میخواد و این یکی دیگه واقعا موندم چطور مسئولیتشو قبول کنم 

منو اذیت نکنید اون خداست ک بخشنده ومهربونه من سلیطه و وحشی ام...                                                باردار نیستم تیکر تولد گل پسر مامانی😍
يعني اقدام كردي و نشده؟؟

نه عزیزم

نمیتونم تا دوسال دیگه هم اقدام کنم

شرایط ندارم

مردِ من چشمهایش لبریز از آرامش است...وقتی کنارم قدم میزند از هیچ چیز و هیچ کس ترسی ندارم...او معنای تمام و کمال واژه‌ی امنیت است...قول هایش قول است...تهِ چشمانش پاکی موج میزند...برای عاشقانه هایم مجنون است و برای بچگی کردن هایم پدر ...مردِ من مــــرد است و محکم...آنقدر محکم ک میتوانم با خیال راحت کنارش همان دختربچه‌ی ساده‌ باشم 

اونایی که حسرت درس دارن جا نزنید بروبچ من درسمو ول کردم از دانشگاه قبلیم میخوام دوبارع کنکور بدم امسال 🙋‍♀😃


راستی بچه ها امسال شب آرزوهاست اگه یادتون بودم واسه منو و شوهرم دعا کنید جفتمون امسال کنکور داریم✋زهرا ام

2738
منم دوس داشتم تو ۱۷سالگی عروس شم ولی ۲۳سالگی ازدواج کردم ولی الان میگم کاش ۳۰سالگی ازدواج میکردم

ایشالله بعدا از اینکه این سن عروس شدی خوشحال خواهی بود🌹

مردِ من چشمهایش لبریز از آرامش است...وقتی کنارم قدم میزند از هیچ چیز و هیچ کس ترسی ندارم...او معنای تمام و کمال واژه‌ی امنیت است...قول هایش قول است...تهِ چشمانش پاکی موج میزند...برای عاشقانه هایم مجنون است و برای بچگی کردن هایم پدر ...مردِ من مــــرد است و محکم...آنقدر محکم ک میتوانم با خیال راحت کنارش همان دختربچه‌ی ساده‌ باشم 
دوباره تلاش کن عزیزم

دیگه ازم گذشته 

الان در شرف دکترام 

کار و مسئولیت زندگی 

فکر نکنم دیگه بشه 

البته امسال مجدد ارشد ثبت نام کردم و دارم می خونم نمی دونم اگر قبول بشم میرم 

هرچند دیر ولی خدا کنه به دلم نمونه 

‍ «بیایید به قفسه کتابخانه دخیل ببندیم؛ دوستانی صمیمی پیدا می شوند که حاجات ما را برآورده کنند.»
عسیسسس دلم‌اخی .اگه موقعیتشو داری باز بخون 

شاید بخونم 

باید ببینم شرایط چطوری پیش میره 

‍ «بیایید به قفسه کتابخانه دخیل ببندیم؛ دوستانی صمیمی پیدا می شوند که حاجات ما را برآورده کنند.»
منم تا قبل ۲۰ سالگی میگفتم من تا ۲۵ سالگی دوتا بچه دارم الان ۲۵ سالمه میگم چقد خنگ بودم بچه میخوام ...

چرا دلت بچه نمیخواد؟

من چیزی تاحالا به نرمی و خوشبویی بچه ها ندیدم

مردِ من چشمهایش لبریز از آرامش است...وقتی کنارم قدم میزند از هیچ چیز و هیچ کس ترسی ندارم...او معنای تمام و کمال واژه‌ی امنیت است...قول هایش قول است...تهِ چشمانش پاکی موج میزند...برای عاشقانه هایم مجنون است و برای بچگی کردن هایم پدر ...مردِ من مــــرد است و محکم...آنقدر محکم ک میتوانم با خیال راحت کنارش همان دختربچه‌ی ساده‌ باشم 
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز