سلاممممم. خوبین همه . اول خودم میگم من عروسیم اول تابستون بود . اول اینکه مادرشوهرم خیلی غرغرووووو بود و بعدشم در طول روز عروسی مخ اقای شوهر رو با زنگهاش میخورد جوری که بهش گفتم اگه مادرت زنگ بزنه دوبار من میدونم با اون . بعدشم روز عروسی خیلی گرما زده شده بودم تو ارایشگاه و کلا کارا همش هول هولی بود ولی کلا خوب بود تالار هم خوب بود . استرس داشتم خیلی فقط . از همه بدتر اینکه تو تالار خیلی نرقصیدم وآخرای مراسم از فشارجیش زیاد مث عصا قورت داده ها نشسته بودم که اون تقصیر مادر شوهرم بود زنگ میزد تو ارایشگاه یادم رفت برم دستشویی تابستون هم بود چند لیوان اب خورده بودم دیگه تا خونه مردم خلاصه توصیه میکنم اصلا تو تابستون عروسی نگیرین مث من اذیت نشین
عزیزم اسم تاپیکت و به خاطرات روز عروسی تغییر بده
جيش نكردنتم ميندازى گردن مادر شوهر بيچاره؟!
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!
من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
ما عروسیمون جوربشه. تابستونش اشکال نداره اصلن من به چندچند لیوان اب یه پارچ اب میخورم، از بلاتکلیفی خسته ام. نامزدم تو این موارد سرده. یواش پیش میره. من دوسدارم زودتر برم سر خونه زندگیم. خدایا چیکار کنم
من یک حنابندون و بعدراهی سفر10روزه ی مکه شدیم 14تیرماه بود......خام بودیم پخته شدیم سوختیم
عروسی منم تابستون بود فقط تو باغ خوش گذشت.
هنوزم فیم اون شب رو ندیدم.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
