با دوستپسرم که میخواستیم تازه وارد رابطه شیم
گفت برو تروخدا حوصله ندارم غصه بخورم نمیخوام یکی بیاد بشه تمام دغدغم بعد عین دسمال ولم کنه بره دارم زندگیمو تنهایی میکنم از زندگی الانم خیلی راضیم
دیگه خلاصه هرجوری بود با اصرارای من وارد رابطه شد
الان که یه سال و نیم میگذره و باهاش کات کردم گفت دیدی گفتم نمیمونی؟! فقط خواستی منو وابسته کنی عین دستمال کاغذی ولم کنی بری ایشالا که توام بازیچه میشی و خدا جوابتو میده زمین گرده و برو منتظر باش یکی لهت کنه 😢😢😢😢
از حرفاش خیلی ترسیدم