ما کلا ۳ تاجاری هستیم وفقط یه خواهرشوهر داریم مادرشوهرم دوراز دیگه عمل زانو داره یکی ازجاریام توساختمون مادرشوهرم زندگی میکنه ولی ما خونمون جداست ومستقلیم حالا باید درچه حدکمک حالش باشم ؟؟
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
اینجور مواقع انقد از عروس توقع دارن که نگو یکی از اون متوقعها شوهرته اگه سیاست به خرج ندی شوهرت میکو ...
انقد مادرشوهرم اذیتم کرده بود ک وقتی عمل جراحی داشت شوهرم گفت فقط بریم عیادت و بس...قبلش دستمو تا آرنج کردم تو عسل گذاشتم دهنش گفت تلخه دقیقا تو وضعیتی قرار گرفت ک تنها من میتونستم کمک حالش باشم مث گذشته اما دیگه شوهرم نذاشت
گاهي گمان نميکني ولي خوب ميشود_گاهي نميشود که نميشود که نميشود_گاهي بساط عيش خودش جور ميشود_گاهي دگر تهيه بدستور ميشود_گه جور ميشود خود آن بي مقدمه_گه با دو صد مقدمه ناجور ميشود_گاهي هزار دوره دعا بي اجابت است_گاهي نگفته قرعه به نام تو ميشود_گاهي گداي گدايي و بخت با تو يار نيست_گاهي تمام شهر گداي تو ميشود
واقعا ولی دلیل نمیشه ازش انتظار داشته باشن به هر حال عروسه و وظیفه ای نداره گرچه اگر مثل مادر بوده ...
ولی متاسفانه اینطوریه استارتر حالا نمیگم ولی معمولا این جاریا زورشون به کوچیکه میرسه چون هم بچه نداره هم یجورایی تازستو و ریشه های زندگیش زیاد مث اونا محکم نیس
براش کم نذار هد چند شاید قدرتو ندونه و بعدها به خاطر زحماتت پشبمون بشی ولی به خاطر ثوابش کمکش کن بلاخره مادر همسرته
تو یه کتاب خوندم ...ما تو این دنیا قادر به درک ثواب فرستادن صلوات نیستیم تو اون دنیا میفهمیم که چقدر با ارزش بوده....سعی کنید تا میتونین صلوات بفرستین در حال ظرف شستن،انجام کارهای خونه،پیاده روی و......هم باعث میشه فکرای ناراحت کننده نکنی هم بی نهایت ثواب داره...نیازی نیست صلوات شمار دستت بگیری و بشمری...ارادتمند همه خانومای گل نینیسایتی که تنها دوستان منن❤
البته خواهرشوهرم یه بچه ۴ ساله داره وپسرمنم ۵ سالشه واون یکی جاریمم دوتا بچه شیره به شیره واما کوچیک ...
شاید عمل اینا رو کنسل کنن
روزگاری شهر ما ویران نبود/دین فروشی اینقدر ارزان نبود/صحبت از موسیقی عرفان بود/هیچ صوتی بهتر از قرآن نبود/دختران را بی حجابی ننگ بود/رنگ چادر بهتر از هر رنگ بود/دختر با حجب و حیا ، قرتی نبود/خانه فرهنگ ، کنسرتی نبود/مرجعیت مظهر تکریم بود/حکم او عالمی را تسلیم بود/یک سخن بود و هزاران مشتری/آن هم از لوث قرائت ها بری/وای که در سالهای سیاهه دوهزار/کار فرهنگی شده پخش نوار/ذهن صاف نوجوانان محل/پر شده از فیلم های مبتذل/پشت پا بر دین زدن آزادگیست/حرف حق گفتن عقب افتادگیست/آخر ای پرده نشین فاطمه/تو برس بر داد دین فاطمه/بی تو منکر ها همه معروف شد/کینه توزی با ولی مکشوف شد/در به روی رشوه گیران باز شد / دشمنی با نائبش آغاز شد/بی تو دلهامان به جان آمد بیا/کاردها بر استخوان آمد بیا...