بخدا دیگه صبرم تموم شده. باخانواده ی شوهرم تو یه ساختمون زندگی میکنیم. روزگارم سیاه کردن. گیره یه مشت نفهم و حسود افتادم. که عروسو به چشم یه کلفت میبینه خودش 5 تا دختر داره همش از من انتظار داره. شوهرم خیلی خوبه. ولی اونا دارن رابطمونو خراب میکنن از بس هر روز یه دعوای جدید راه میندازن. خسته شدم بخدا. دیگه چیکارکنم آخه