متأسـفانه بسياري از معارف ديني به ويژه معارف اخلاقي ما نزد علاقمندان به اين معارف از يك پراكندگي وبي نظمي برخوردار است. در بسـياري از كتب اخلاقي تعدادي از فضائل و رذائل اخلاقي را در كنارهم فهرست كرده اند ولي ارتباط آنها با يكديگر دقيقا معلوم نيست.
• موضوع اصلي تربيت ديني، جهاد با نفس است؛ نه موضوعاتي مانند دوري از حسادت، ّ تكبر، تنبلي، حرص، حسرت، صداقت داشتن،مهربان بودن و... . خط عملياتي ما، مبارزه با تمايلات نفساني است.
• ميزان ارزش هر كسي به ميزان اهتمامي است كه درجهاد با نفس دارد. ميزان آلودگي و سـياهي هر كسـي هم مربوط به اشـتباهاتي است كه در مبارزه با نفسدارد. اگر كسـي در جهاد با نفس ناموفق باشد، در بديهايي مانند حسادت، ّ تكبر، حرص و...، خود را نشان ميدهد.
• معمولاً در پاسخ به این سؤال که «تفاوت انسان با حیوان چیست؟» به اینکه انسان داراي عقل، آگاهی و اراده و اختیار اسـت، اشـاره میشود. اما سوال این است که این اراده، اختیار و آگاهی که به عنوان فضیلت و وجه تمایز «انسان» بـا «حیـوان » و «فرشـته هـا » مطرح میشود، به چه دردي میخورند و چه فایده اي دارند؟ ما براي چه داراي آگاهی و اراده و اختیار شده ایم؟؟؟؟
⚘ان شاالله در تاپیکهای بعدی پاسخ سوال داده میشه ⚘