به نظر من که خیلی بی معنی است
من و دوست صمیمی ام قبلا مثل هم فکر میکردیم تا یک اتفاقات باورها وجهت منو تغییر داد
ولی دوستم خیلی با بعضی چیزها لجه که به نظر من مشکلی ندارم ولی احساس میکنم دوستم باهام بد شده🤔همش میخواد روی افکارم کار کنه !!!
آخه تو دانشگاه همو دیدیم یک نگاه بدی بهم کرد بعدهم گفت چه تیپی زدی؟!و....وقتی هم گفتم بازاریاب شدم کلی حالتش عوض شد ومجرد بودنم یکجوری زد تو سرم 😐😐
حالا به نظرتون برای مسائل سیاسی یا حسادته؟؟چون یکبار بهم گفت کاش من جای تو بودم
به هر دلیلی هست ازش دوری کن کسی که فهمش اندازه بز باشه میتونه مجردی رو یه طعنه بدونه 😌
اگه مثل هم فکر نمیکنین
رابطه تون رو ادامه ندید
بعدهم گفت من باید بیام خونتون
اومد تمام کتابهایم گشت رازهایی در مورد مردان پیدا کرد وگفت من میخوامش
موقع رفتن هم گفت بهم ناهار ندادی؟
بله
من یه دوست مذهبی دارم که بار ها سر مسائل مختلف با هم ساعت ها صحبت کردیم اما هرگز باهم قهر نکردیم چون هدفمون قانع کردن اون یکی که حتما شبیه ما بشه نیست یا هدفمون دعوا نیست
فقط دلایل همو میشنویم تا حالا هم بعد چندین سال باهم به مشکا نخوردیم تازه همو هم دوست داریم
به نظرم درسته که تا حدودی باید با کسی دوست شد که شبیه خودتون فکر کنه امااااا اگه اینجور هم نبود باید یاد بگیریم بدون توجه به بعضی چیزا ها با تفاوت های فکری هم کنار بیایم و ادما رو همونجور که هستن دوست داشته باشیم
در غیر این صورت چرا با کسی که هیچ جوره قبولش نداریم دوست باشیم و هم اعصاب اونو به هم بریزیم هم خودمونو وقتی دائم سرش تو زندگی ماست یا سر ما تو زندگی اونه ...
دوست هم مهمه اما شریک زندگی نیست که خیلی لازم باشه هم فکر و هم نظر باشیم کافیه دلمون یکی باشه و از وقت گذروندن کنار هم لذت ببریم ( البته تا وقتی که به هم اسیب نزنیم و کار غیر عقلانی نکنیم که زندگی اون یکی رو تحت تاثیر قرار بده )
دقیقا منم ی دوست دارم ک 8 ساله باهمیم الن فاز پاکدامنی ورداشته بم میگه کم ارایش کن یا وهاتو بنداز تو و اینا درحالیکه اون از اول چادری بود و من همینجوری النم بعد 8 سال نمیتونم تحملش کم بهش گفتم یا تو مسایل شخصی من دخالت نکن یا واقن نمیتونم دیگ باهات باشم
