2726
عنوان

پسرم از من متنفره😢

| مشاهده متن کامل بحث + 2985 بازدید | 132 پست
شوهرمم همینو میگه ولی خب تربیتش چی

مادرشوهرت چند سالشه...خسته میشه مطمئن باش..پسربچه هم که هست نیرو و انرژی زیادی میطلبه که فکر نکنم مادر شوهرت داشته باشه، 

ناشکری خواهر 😥حالا من ارزوم این بود یکی بیاد یکساعت با بچم بازی کنه من دوش بگیرم یا برم واسه خودم خرید کنم..یا یک کمی بخوابم 

الهی ..تو پناهی .. پروردگارا  قسمت میدم به بزرگی و مهربانی خودت"دامن شونو سبز ،دلا شونو شادو زندگی شون رو غرق خوشبختی کن"الهی امین 

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

شوهرمم همینو میگه ولی خب تربیتش چی

ببین ب این.چیزا گوش نکن. یعنی چی پرستار مجانی. من این دوره ای ک تو توشی ب تازگی پشت سر گذاشتم .بخدا مبخواستیم جایی بریم هرکار میکردم پسرم نمیومد هیچی تو روی جاریم نمیگفتم میومدم خونه گریه میکردم.اگه هرچی زودتر تمومش نکنی و مثل پسر من طولانی شه روش تاثیر میذاره. شاید باورت نشه پسر من ی چیزارو تو حرف زدنش ب محلی میگفت چون اونا بهش یاد داده بودن. من تقصیرو از جاریم نمیبینم.خودم باید محکم وایمیسادمبرخوردوایمیسادم برخورد میکردم حد و اندازه ی حضورشو بهش نشون میدادم

بچه رو فقط با یه چیز می تونی به خودت وابسته کنی. بازی بازی بااااازی وقتی تنهایید خیلی باهاش بازی کن ...

بخدا همه اینکارارو میکنم

دالی بازی میکنم توپ بازی با اسباب بازیاش

ولی مادرشوهرم فقط سرپا میجرخونش

2728
فکر خوبیه

بچه رو بزار پیشش بگو با دوستات قرار دارین..دورهمی دارین...بگو میخوام بدم خرید کنم...حسابی برای خودت بگرد و خستگی این ۹ماه رو از تنت۳در کن...

مادرسوهرتممادرشوهرت حرصش میگیره میگه منو کردن پرستار بچه 😁😀

دیگه خودش خودشو میکشه کنار 

الهی ..تو پناهی .. پروردگارا  قسمت میدم به بزرگی و مهربانی خودت"دامن شونو سبز ،دلا شونو شادو زندگی شون رو غرق خوشبختی کن"الهی امین 

 انقد اوضاعم حاد شده بود ک دیگه انگار ن انگار بچه مال من بود. رو تموم جنبه های زندگیمون تاثیر گذاشته بود . هرکس ک مادر شده مسولیتش رو میدونسته و پذیرفته. این ک بقیه دارن بهت میگن در عوض هرکاری دوست داری انجام بده استراحت کن وقتت ازاده.....اینا همش حرف چون جات نیستن. مشکل تورو من درک میکنم ک تو زندگی پسرم انتخاب اولش نبودم. و همه اختیاراتم ب عنوان ی مادر سلب شده بود....


خداروشکر بلاخره رودروایسی و همه چیزو ی دفعه گذاشتم کنار و تموم کردم اون دوره ی بدو

خودت باعث شدی هرچقدم گریه میکرد نباید میدادیش دست یکی دیگ ک بهش عادت کنه از اون گذشته من بنظرم اون اضطراب ونا امیدی تو چهره شمارو میبینه میترسه احساس امنیت نمیکنه بچه ها احساساتو خیلی میفهمن

این رفتاراش الان طبیعیه عزیزم بعد دوسالگیش میاد سمت تو بچه های منم همینطور بودن همش با مادرشوهرم بو ...

دختر من تازع شروع شده دوسال و چهار ماهه. عمه اش رو از اول دوست داشت الان هفته ای سه بار میره پیشش هرچی ام ب شوهرم میگم کمتر ببرش تربیتش واقعا عوض میشع گوش نمیده دیشب ساعت یک بزور اومد خونه6

یه جایی خوندم که می‌گفت : هیچ وقت یک مادر رو سرزنش نکنید، چون خودش خیلی بهتر از شما این کارو بلده... هر روز یک احساس سنگینی و غم داره که مدام تکرار میکنه :کاش بیشتر بودم، کاش بهتر بودم و کاش مهربون تر بودم.      همیشه آخرش خوبه،اگه بد بود بدون  آخرش نیست      وقتی که تو رفتی و لبت نیست،به قرآن                       لنگ است بساطِ قم و این صنعتِ سوهان                    از روی لب توست که در حاشیه قم/هی شعبه زده حاج حسین و پسرانش 😍😍😍🤪🤪                             چشم هایت عقیق اصل یمن /گونه هاقاچ سیب لبنانی /تو بخندی شکسته خواهد شد /قیمت پسته های کرمانی 
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز