پسرم ۹ ماهشه همش
شاید خندتون بگیره ولی واقعا منو میبینه گریه میکنه بغلم واینمیسته
با مادرشوهرم زندگی میکنم طبقه بالاشون
فقط پیش اونه من فقط شیرش میدم و گوه کاریشو میشورم
حتی پیش من هم نمیخوابه جیغ میزنه گریه میکنه مادرشوهرمو میخواد
از بغل من خودشو میندازه بغل اون و کلی هم کیف میکنه میگه تو رو دوست نداره
وقتی میخواد بدش بغل من خودشو سفت میچسبونه به اون....
خیلی دلم گرفته... شب و روزم گریه س...
گریه هاش شب بیداریاش قرص و دارو دادناش مال منه ولی خنده هاش برای اون....
حسودی نیس ولی واقعا انگار ن انگار که بچه منه اگه یک هفته هم منو نبینه بخدا اگه یک ذره هم بهونه بگیره....
تورو خدا دلداریم بدین..