خواهرم و دوستش يه شهر ديگه كار ميكنن و اونجا يه خونه اجاره كردن هردوشون فارغ التحصيل يه دانشگاه خيلي معتبرن يه جورايي نخبه محسوب ميشن ولي خب شانس نداشتن و فعلا كارشون خيلي مناسب نيست از صبح ساعت شش از خونه ميزنن بيرون شش غروب برميگردن(خدا از باعث بانيش نگذره😞)بگذريم....
اينا يه همسايه دارن يه خانمه تنهاي مطلقه حدودا ٤٥ساله زندگي ميكنه
از روز اولي كه خواهرم و دوستش به اون آپارتمان رفتن باهاشون سر ناسازگاري داشته هر بار يه دعواراه انداخته دفعه آخر بهشون تهمت زده كه پسر آوردن تو خونه🤬🤬🤬🤬كه دو باره همسايه ها مداخله ميكنن خلاصه دعوا تموم ميشه دوست خواهرم أما بيخيال نميشه و ميره شكايت ميكنه