خاطرات خوب و اصلا یادم نمی مونه, ولی ثانیه به ثانیه خاطرات بدم یادمه ,و هر روز مثل یه فیلم جلو چشامه ...
همون لحظه تو دفتر خاطرات بنویس
بعد از ۴ سال باردار شدم😍 هر دکتری میرفتم میگفت سالمی از خدا بخواه خداهم بعد ۴ سال دعاهامو مستجاب کرد شکرت🤲اون صبحی که دیدم بی بی چکم مثبت شد کل سختی ها و گریه ها و انتظارهای اون ۴ سال رو فراموش کردم 😍❤ان شالله خدا قسمت همه اقدامی ها بکنه ❤