من شوهرمو چند جا دیده بودم هی به دوستام میگفتم عجب جیگریه اما نمیشناختمش حتی فک میکردم مال یه شهر دیگس تا اینکه اومد عروسی داداشم مربوط میشد به مراسم تشریفات عروسی
به خواهرم گفتم شوهرمو ببین چقدر خوشکله همش حواسم بهش بود اخر شب یه چیز که طولانیه قضیه اش ازش مونده بود برش داشتم برا خودم دوروزبعد اومد خواستگاریم ومن هنوز اون چیز ودارم😍😍😍😂