ب کدوم ترستون غلیه کردین و چه جوری؟

بدتر وحشدناک ترین ترسه حس میکنی داری میمیری حالت تهوع سرگیجه تنگی نفس ‌...

واقعا خیلی سخته منم زیاد درگیرش بودم 

منم بهش غلبه کردم 

یکم مضطرب هستم الانم ولی در حدی نیست که اذیت بشم

ترس از مرگ وعزرائیل.. با اومدن دوستم تو زندگیم خوب شدم عالی عالی  

خدا واسه هیچکس نیاره انشالله همش فکر میکردم میخوام بمیرم و هیچ کسم بدادم نمیرسه و منم تنها صحنه های ترسناک و وحشتناک میبینم  

اصلااااااً همراهه آدم نميمونه

من اول دارو درماني کردم قرص فلووکسامين با يک چهارم کلونازپام

بعدش به روانپزشکم گفتم قطع اش کن دوزش رو بالا برد خودم قطع اش کردم

بيماري من طوري بود که ترس از جمعيت هم گرفته بودم

تنهايی مکان شلوغ يابسته نميرفتم

حتي بابام ميرفت دستشويي گريه ميکردم جلوي دستشويی مينشستم واسه من خيلي سخت بود😉

من برام عادی شده اولا هر روز باید ورزش کنم اگر یه روز نکنم فقط یه روز حالم بد میشه درمانشم دستم اومده تو موقعیت حاد الپرو میخوزم اکی‌میشم

نه سخت ترازاونه نوعی بیماری روانی از گروه اختلالات اضطرابی است که با هجوم ناگهانیِ وحشت به بیمار و ترس شخص از وقوع مجدد آن‌ها مشخص می‌شود. این حملات که معمولاً بیش از چند دقیقه طول نمی‌کشند، با علایمی چون تپش قلب، عرق کردن، احساس تنگی نفس و فشردگی در قفسهٔ سینه، لرزش، احساس ازدست‌دادن تعادل یا گیجی همراه است. این علایم آنقدر گسترده هستند که افراد فکر می‌کنند دچار سکتهٔ قلبی شده‌اند و می‌ترسند که بمیرند.

عژیزم💔خداروشکر خوب شدی بزای من انقدر شدید نبود فقط زمانی ک شلوغی ام یا فضای بسته و قفل شده هستم پیش میاد باورت میشه تو تنهایی بهترین حالو داشتم😄

نه من ديگه اصلاًهروقت بياد سمتم ميگم من بدترازاين هارو تحمل کردم 😉😀

من اولا از شدت ترسش همش باید دورم شلوغ میبود تنها نمیذاشتنم شب ک شوهرم میخوابید صورتم قرمز بود از گریه..خوبه عزیزم منم عالی شدم با ی دوست ک منو از دنیای مرگ نجات داد و برد تو دنیای دوستی و عشق و ارامش یادش بخیر

خداروشکر ❣

شما يا دوره ي درمانت کامل نشده و يا هنوز بهش به طور کامل مبتلا نشدي 

من دکتر هم رفتم روم تاثیر نداشت گفتن وسواس فکری گرفته چون تا اون موقع به مرگ فکر نکرده بودم و خیلی سرخوش بودم  

نه اصلاًتنها نميموندم

خيلي سخت بود از درس خوندن عقبم انداخت...

حالم بهم ميخوره ياده ضعفام ميوفتم.....