خواهرا لطفا تایپیک قبلیمو بخونید و راهنماییم کنید
وا خب زنگ بزن از خودش بپرس
چرا مگه چکار کردی
خوندم تاپیک قبلی تو
مقصر خودت بودی به نظرم خیلی کشش دادی و اذیتش کردی
فردا برگرد خونه ت و بعدم از دل همسرت دربیار
گفتی شوهرت برگشت.الان چی شده عزیزم
مردا اکثرشون همینطورن لجبازی کنی باهاشون حس پسربچه گیشون میزنه بالا فکر میکنن زنشون مثل مادرشونه با لجبازیشون میسازه ولی اگه چیزای دیگش خوبه سر اینجور مسایل زندگیت رو تلخ نکن بعضی مردا ی کارایی میکنن که از تاب و توان خارجه با چن تا بچه میرن زن دوم میگیرن تازه ی عالمه هم خرجش میکنن
من قبل ازدواجم.با عشقم رفته بودیم مسافرت..حالا دوستم هم باهامون بود.تا رسیدیم اوردم تو اتاق ک بیاد سمتم..خب منم دوسم تو اتاق دیگه بود برام ضایع بود ی جوری خجالت میکشیدم..هلش دادم..همین باعث شد قهر کرد نصفه شبی گداشت رفت..کلید خونه رو گذاشت و رفت باورم نشد ک رفته اخه ماتو ی شهر دیگه بودیم.فک کردم شوخی میکنه ک رفته دیدم واقعا گذاشت و رفت..بعد اون رفتنش دیگه باهاش کات کردم.فک نمیکردم من تو شهر غریب بزاره بره😶
خیلی هم دوس داشتیم.ولی تا حس وابستگیش شدید میشد ولم میکرد میرفت.از وابستگی میترسید.ولی از اینکه مت تو شهر غریب تنها گذاشت دلم شکست..در عوضش دوست شادی داشتم.حسابی خوش گذروند.بعدشم برگشتیم.ولی اون سفر تو دهنم زهر شد.خیلی التماسش کردم نره ولی رفت.من خیلی دوسش داشتم.ولی خداروشکر میکنم باهاش ازدواج نکردم.چون نمیتونست بر احساسش غلبه کنه.تا ناراحت میشد ول میکرد میرفت.این ک زندگی نمیشد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
54 ثانیه پیش
57 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
