با ی پسری دو سال پیش باهم اشنا شدیم قصدمون ازدواج بود یواش یواش بهم دلبستیم تا ی سال اول خوب بود من خیلی دوسش داشتم تمام فکر وذکرم اون بود یهویی اخلاقش باهام عوض شدبهونه میورد تا ولم کنه. هی باهام قهر میکرد هی اشتی میکرد خیلی ناراحتم کرد خیلی بخاطرش گریه کردم خیلی دلمو شکوند هر یک ماه قهر میکنه بعد میگه طاقت دوریت ندارم بدون تو نمیتونم ی چند روزی خوبه دوباره قهر میکنه با دلم بازی میکنه بنظرتون چیکار کنم ؟؟