هجده سالشه حاملس با ی آدم پولدارررررر ازدواج کرده منم که قضیمو توتاپیکای قبلی گفتم بنا ب دلایلی نامزدیمو بهم زدم امشب فقط جیگرمو میسوزوند میگفت من وقتی همسن تو باشم دخترمو از شیر گرفتم تو اقدام دومیم ولی تو هنوز توخونه نشستی تا شاااااید یکی بیاد بگیرتتو هنوووووز داری درس بخونی ولی من هم شوهر کردنم اونم چه شوههههههری و مادر ی بچم اختلاف سنیم بادخترم هجده ساله حالاکوتا ازدواج کنیو بچه دار بشی بعدشم من با خیال راحت میرم ی دانشگاهو مدرکی میگیرم ولی تو هنوز تو سراسری دنبال گدایی نمره ای من ازت سه هیچ جلوام هرکاری کنی به من نمیرسی الانم پنجشنبه شبه من میرم عشقوحالو تو حسرت میمونی دیدم واقعاراست میگه خیلی قلبم شکست خیلی دلم به حال خودم سوخت واقعا که خدا منو میبینه درست هرچیوکه من میخاستم داده ب یکی دیگه چه عدالتی خدا داره