درسته که برخی جاها اونم اوردن ولی معنی اصلیش چیز دیگه ست .
آنکه از گناهان پرهیزد و به طاعت و عبادت و قناعت عمر گذارد. پرهیزکار و دور از معاصی و ذمائم. (برهان ). در فرهنگ رشیدی آمده است که : « مرکب است از پارس که لغتی است در پاس بمعنی حفظ و نگهبانی و از الف که چون لاحق کلمه شود افاده معنی فاعلیت کند و معنی ترکیبی [ آن ] حافظ و نگهبان [ است ] چه پاسدار نفس خود باشد؟
این در لغتنامه دهخدا اومده . که درست ترین معناست .
اسم بسیار قشنگیه و قدیمی هم نمیشه به نظر من