پسر خالم اومده خاستگاری خواهر کوچیکم . خواهر کوچیکم هم گریه میکنه والا حقم داره چون پسر خالم خیلییی بی ریخته و اصلا به خودش نمیرسه لباس مرتب نمیپوشه با لباس تو خونگی میره بیرون و مهمتر از همه اونا تو روستا بزرگ شدن ماهم توشهر . خواهرمم از اولش از شوهر خالم و خونواده ش خوشش نمیومد.
حالا مامانم نشسته و میزنه تو سر خواهرم و میگه خاک تو سرت قبولش کن پشیمون میشی زن یکی دیگه میشی بدبخت میشی .
و هعی ادمای بدبختی و که میشناسه رو تشبیه میکنه به خواهرمو تو سرش میکوبه
با این حرفا و طرز فکر قدیمیش بدجور خواهر منو ناراحت کرده ک نشسته و هعی گریه میکنه.
اخه خواهر من خیلی دختر شاد و شنگولیه خیلی به خودش میرسه به لباس پوشیدن و تیپ زدن خیلی اهمیت میده و از لحاظ ظاهری خیلی زیباست و اصلا به پسر خالم نمیاد. تو رو خدا تجربه هاتونو در اختیارم بزارین و بگین خواهرم حق داره ک قبول نکنه یا نه؟