سلام
من شش ساله ازدواج کردم اوایل ازدواج 60 کیلو بودم و همان اوایل ازدواج یک حاملگی پوچ داشتم که کلی چاق شدم و نزدیک هفتاد کیلو بعد شاغل شدم و دوسال پشت میز سرکارم هم تهران بود و خودم کرج و شدم هفتاد و پنج کیلو
چهار سال گذشت و با وجود تردمیل و تلاش (البته شکمو هستم ولی ورزش میکردم)وزنم کم نشد ولی پابت موند
شوشو خیلی بهم گیر میداد و میگفت چرا وزن اوایل ازدواج را نداری؟؟؟
من هم ناراحت میشدم من را تهدید میکرد و میگفت اگر من به دیگران نگاه کردم نگی چرا؟
و برای اینکه من را تشویق کنه خیلی کارا کرد و کلی حرصم را در میاورد و من فقط حرص میخوردم و اصلا به غیرتمم برنمی خورد آخه من با تشویق همیشه کارام پیش میره نه با مبارزه منفی
همش هم تا سه سال همش بحث داشتیم
آقا تازه خودش هم پا به پای من چاق میشد اما همش میگفت من مردم
اینقدر کسا هستند شوهرشون چاقتر از منه ولی زناشون مانکنن
تو منتظری من لاغر کنم بعد خودت؟
اصلا اشتباهات خودش در نظرش نمیاد و الان شکمش بزرگ شده و قلب درد گرفته و نقرس هم داره از بس که سر کاهش وزن اذیتم کرد
من بعد از چهارسال پسرکم به دنیا اومد که سر اون شدم 85 و بعد که شیر دادم شدم 78
بعد اصلا نی نی نمی خواستم و جلوگیری طبیعی داشتیم که بعد از پسرم یکبار کورتاپ کردم بعد هم دوباره الان حامله ام و هنوز سه ماهم تمام شده و در چهار ماهم 84 کیلو شدم
که دکتر گفت باید رعایت کنی و اینهمه وزن نگیری
که شوهرم بیشتر عصبانی شد وقتی از دکتر اینا را شنید
من هم چای سبز میخورم و روزی یکساعت ورزش دارم و بیشتر میوه میخورم شام هم ماست میخورم یا شیر با نان تست یک کف دست یا یک تکه پتی بور
یه مدت سر نی نی ناخواسته ناراحت بودم اما وقتی دیدم خیلیا به سختی باردار میشن خب باهاش کنار اومدم و یه مدت هم سر این افسرده شده بودم
من قدم 1.64 هستش
حالا میگید چکار کنم الان پسرم دو سال و یک ماهشه
من میتونم دراز نشست برم؟؟؟
ورزش خوب واسه شکم و پهلو میدونید که واسه نی نی هم مضر نباشه
خیلی دوست دارم این شوهرم را ساکت کنم دیگه از غرغرای اون و مامانم و پزهای خواهرشوهرام به خاطر کم کردن وزنشون و لباساشون خسته شدم
داشتم لاغر میشدم که حامله شدم.
من چکار کنم که بتونم تو خیلی موارد به شوهرم پابت کنم که تقصیر با اونه (البته چاقی من که تقصیر خودمه)
اما تو موارد دیگه هم اون وقتی کار اشتباهی میکنه همش میگه فلانم موقع که تو فلان اشتباه را کردی من گذشت کردم تو هم گذشت کن
یا میگه خودت که بدتری
یا میگه من که بهتر از تو هستم تو این اشتباه و این اشتباه و فلان کار را میکنی اما من نکردم
خلاصه دو قورت و نیمش هم باقیه
من هم روم کم نمیشه و از خودم دفاع میکنم
اما به خدا دیگه حوصله بحث را ندارم از طرفی نمیتونم اشتباهاتش را بهش متذکر بشم چون اونوقت اون سریع اشتباهات من را سرکوفت میزنه حتا اگر حلش کرده باشم.
در آن سرای که زن نیست انس و شفقت نیست /در آن وجود که دل مرد مرده است روان