مامانم امروز هم روضه داشت هم نذری..منم خونه مامانم بودم شوهرم زنگ زد بهم گف ک بابام زنگ زده بریم نهار عمم هم میاد میخواستن با هم برن سالگرد عموشون شهرستان منم گفتم برم کمکش...
رفتم عمش گف چقد لاغر شدی مادر شوهرم ن گذاشت ن برداشت گف ن کجا خیلیم چاقه از این بیشتر چاق نشی وگرنه زشت میشی ب عمه شوهرم گف (اسم شوهرم)
خونه ما براش کم غذا میکشه چاق نشه
الان من ب این ادم چی بگم ؟
اون ک شعور نداره نداره دیگ