من مامام توی بیمارستان مثل پرستاراس حقوقمون.خداییش خسته میشیم.مجبوریم یا لانگ وایسیم یا همون شیفت شب.ببخشید بعضی مریضاوهمراهاشونم عقده ایو طلبکاران.با این همه ادم سروکله زدن خیلی سخته.وایی یبار نزدیک بود شوهریه زن که ربطیم به بخش مامایی نداشت ولی زنش اونجا بستری بود چون دفترچش دست همراه تودشون بود یادش رفت بپره اون ور استیشن منو بزنه.تااخرشب دیتوپام یخ کرده بود.کلا پرسنل بیمارستانی کارسون سخته همه هم دزشون طلبکار جون زورسون به دکتراو رئیس نمیرسه سر ماها خالی میکنن