تولد همکلاسیمه بهمون پیام دااد ک ساعت ۴ بیاین تولد ، دوستم مامانش اجازه نمیداد بیاد ب من گف بزنگ خونمون ب مامانمبگو منم زنگ زدم گوشی خونشون خراب بود . زنگ زدم دوستم مثلا نمیدونهتولده خبرش کنم اونم جلوی مامانش حرف زد . یهو مامانش گف ن بعدش داد زد گف ن غلط کردی منم پشت تلفن خودمو خیس کردم 😐 زود قطع کردم . بیجاره دوستم داره گریه میکنه از اون دخترای پاک و معصومه . حالا بنطرتون منم برم ؟!جون دوستم نمیاد دلم نمیخاد برم 😢
و اینکه دیروز مامانم ی شال واسم خرید ازش خوشمنمیاد اونو ببرم واسش یا اینکه الان همکلاسایم میرن خرید بگم واسه منم ی دستبندی گوشواره ایی جیزی بگیرن؟