خانوما تروخدا اگه من الکی حساسم بهم بگین😔امروز گوشی شوهرم دستم بود رفتم واتس اپ از سر کنجکاوی رفتم تو پیاماش و دیدم درست بعد از اینکه با خاهر و پدرمادرش چت کرده به منم پیام داده حالت چطوره؟یعنی اونقدری مهم نیستم که بخاطر خودم انلاین شده باشه .شایدم من الکی حساسم .از اونطرفم مادرش همش کلیپای رقصو که زنا توش لختن و پوشش بدی دارن میفرسته و منم نمیدونم چیکار کنم من واقن شوهرمو دوس دارم دلم نمیخاد این چیزا رو ببینه و تو دلش منو با کسی مثل اون زنا مقایسه کنه.یکی بهم بگه چیکار کنم که حداقل کمی اروم شم😭😭
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
نه زیادی حساس شدی اینچیزا نمیتونه تاثیری داشته باشه اگه تو براش زن کاملی باشی
چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ...زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ...بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم❤