دیشب با شوهرم به خاطر خانوادش باهم دعوامون شد تازه عروسی کردیم در حدی دعوامون بد بود که صبح میخاستیم بریم جدا شیم تا دم در رفتیم ولی یکهو دیدم چشمای جفتمون پر اشکه وسط خیابون همو بغل کردیم نشسته بودیم گریه میکردیم ...
نگفتم؟صبر کن!فصل بهاران میرسد روزی؟ به سر دوران سرمای زمستان میرسد روزی؟نگفتم؟ نوبت صوت هَزاران میرسد روزی؟تو میگفتی که تاریکی چرا پایان نمی گیرد نگفتم؟صبرکن این شب به پایان می رسد روزی؟نگفتم؟غم مخور دست جهالت گر خمی بشکست؟تحمل کن خدای کوزه سازان میرسد روزی؟تو میگفتی عشق بنیاد میخوران براندازد نگفتم وقت بدمستی مستان میرسد روزی؟به یادت هست میگفتی که درمانی ندارد عشق؟نگفتم دردها آخر به درمان میرسد روزی؟پیام رند شیرازی به گوشت بارها خواندم که میگفت عاقبت یوسف به کنعان میرسد روزی؟بیا جلاد را بر دار آزادی تماشا کن نگفتم من زمان دادن جان میرسد روزی؟
خواهرم چله حق شناس وچله سوره حشر و احزاب برای ازدواج میگیره،،،چهل روز سوره هایی از قرآن انتخاب می کنه ومی خونه که مناسب حاجت شما باشه اینم ایدی تلگرامش Rostami146 خداروشکر خیلی ها حاجت گرفتن