۵ساله منتظر بچم به هر دری زدم بچه داربشم شدم۳بار سقط داشتم،دوس داشتم برا دوا دکتر بیام تهران شوهرم تهران کار میکرد اومدم پیشش واسه اینکه کرایه خونه ندم پیش حاج خانمی اومدم کا مواظبش باشم داروهاشو بدم و کاری داش انجام بدم ماهی۷۰۰بهم میدن،گفتم حداقلش اینطوری خودمم یه پولی دارم برا دوا دکتر،الان یه ماهه اومدیم بچه هاای خیلی خوبی داره همشون خدا خیرشون بده به فکرم هستن یکیشون برام دنبال دکتره که کم هزینه باشه برم الان گف برم ناباروری رویان که رایگانه،گفتم خدا یه دری برام باز کرده اما😔الان۳شبه بالا پیشش میخوابم شوهرم تنهاس قبلشم خوابیدم چن شب.امشب بهم گف تو روز باشوهرتی شب اینجا باید باشی من حتی یه شبم بدون شوهرم نمیتونستم ولی الان هرشب به بچه هاش میگه نیاین منو صدا میکنه پیشش بخوابم،حتی بچه هاشم نمیگن من شوهر دارم رومم نمیشه بهشون بگم آخه قرارمون این نبود بنظرتون چطوری بگم ناراحت نشن؟
خب عزیزم با بچه هاش ح بزن بگو قرارمون اینطوری نبود
این موضوعی نیس که نادیده گرفت شب ها جای زن پیش شوهرشه و چون طی نکردن از اول میتونی راحت بگی نمیتونم شب ها بیام تعارف نداره که
محترمانه به یکی از دختراش بگین
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
