میخوام پرت بشم تو یک چاه عمیق و ببینم که از سرزمین عجایب سردرآرودم، میخوام پیترپن سرزده بیاد و منو به ناکجاآباد ببره، میخوام یه جادوگر پاهامو تبدیل به دم ماهی کنه تا به اعماق دریا سفر کنم، میخوام فرشته مهربون منو تبدیل به یه عروسک چوبی کنه تا از انسان بودن نجات پیدا کنم، کاش مثل یک خوناشام دویست سال در تابوتی تنها میخوابیدم و بعد وقتی بیدار شدم... هیچ چیز... نیست!
اخه من یبار چند سال پیش برای یه مشکلی رفتم مطب یه دکتر ، کلا کارش خوب نبود و اصلا راضی نبودم بخاطر این از اون به بعد کلینیک میرم انگار یه حس اعتماد بهتری دارم