بالاخره یه جاش شد در مورد این حس ششمه صحبت کنم . من از حس ششم حدث میزنم بقول شوهرممیزنم تو خال خیلی باحاله . احرین بارش ویشب یود دعوت بودیم یهک در اومد به زنه گفتم خوب بسلامتی نی نی دختر بود هنگید . گفت من نازه دیروز رفتم سونو هنوز به کسی نگفتم . 🤭منم گفتم نمیدونم حسم اینجوری بهم گفت کلی خندیدیم. وقتی خوب متمرگز بشم رو یه چیزی قشنگ چیزا راستکی میگممثلا با حرف زدن باکسی میتونم بگم اخلاقش چجوریه بچه چندمه قیافش شبیه مامانشه یا باباش بدون اینکه دیده باشمشون
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
«من گاهی به این دخترها و پسرهایی که میآمدند خطبهٔ عقدشان را میخواندم، میگفتم خیلی از خانمها هستند که شوهرهایشان را اهل بهشت میکنند؛ خیلی خانمها هم هستند که شوهرانشان را اهل جهنم میکنند؛ دست آنهاست. البته مردها هم عیناً همین نقش را دارند.»
💔گاهی گمان نمیکنی ولی خوب میشود💔گاهی نمیشود که نمیشود که نمیشود💔گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است💔گاهی نگفته قرعه به نام تو میشود💔گاهی گدایِ گدایی و بخت با تو یار نیست💔گاهی تمام شهر گدای تو میشود💔