دلم برا شوهرمو خودم میسوزه اونروز قد صد سال پیر شدیم از غصه
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!
من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
از دیروز که خواستم بنویسم از ناراحتی دیسک گردنم گرفته از عذاب دارم میمیرم..حتی یه ذره هم از غم و غصش کم نشده که زیادم شده
یادم افتادنی هم انگار باز همون دقایق هست
روزای بدی بود لعنت به این سرنوشتم
من همش میگفتم شاید من وقتی باردار شدم ۳۵ سالم بوده بچه این اتفاق واسش افتاده وگرنه نه فشار خون نه دیابت نه اضافه وزن نه هیچ مشکل کبد و کلیه و صفرا و ... هیچی نداشتم ..حالا میگم ببین سال دیگه سنم بالا میره باردار بشم چه اتفاقی قراره بیوفته
شماها خوبه که زیر سی سال هستین این واقعا یه امتیازه
عزیزم میدونم سخته من خودم مردم و زنده شدم تا یک سال گریه میکردم هیچ جا نمیرفتم همش تو خونه بودم اما چاره ای جز تحمل نیست.من الان میفهمم که بیشتر مشکلاتم به خاطر همین افسردگیم بود.سعی کن بهش فکر نکنی انرژیتو بذار سر بارداری مجددت.از لحاظ غذایی به خودتون برسید.گرمیجات بخورید ورزشم خیلی خوبه.منم واسه بارداری اولم هیچ مشکلی نداشتم 4-5ماه اقدام داشتم باردار شدم اما بارداری دوم این همه مدت طول کشید
ماری جان شما هم همینطورسعی کن وسایل بچه رو جمع کنی این ناراحتیا روحیه پسرتم خراب میکنه.مطمئن باش بارداری بعدیت مشکلی نداری.یعنی من ایمان اوردم به اینکه میگن به هرچی فکر کنی سرت میاد.
من چون اون دفعه طبیعی زایمان کردم و بچم مرده بود آرزو داشتم بازم طبیعی زایمان کنم اما هر روز به این فکر میکردم نکنه درد طبیعی بکشم اما آخرش سزارین بشم باورت میشه همونم شد.این میگن بالای 35 سال خطر داره یه حالت کلی هست اما واسه همه صدق نمیکنه.انقدر نگران نباش و فکرشو نکن
