نگم از حال و روزم براتون ، هنوز تپش قلب دارم دیشب یه پنی سیلین زدم نمیدونم چرا یهو جلو چشام سیاهی رفت و سرم گیج رفت فقط به بچه هام می گفتم دوستون دارم شوهرم برام زد بعدش همش داد میزد میگفت لابد ازین تقلبیا بوده پاشو ببرمت بیمارستان ، فشارم تقریبا رو 4 بود دیگه فهمیده بودم تو ماشین بیهوش شدم وقتی بلند شدم چندتا پرستار زن و مرد اطرافم بودن یه خنثی کننده زدن برام بعدش حالم وحشتناک بد شد داشتم خفه میشدم فقط جیغ میزدم بعد آمپول به حدی حالم بد شد که اسم خودم یادم رفت با بیحالی زدم تو صورت یکی از پرستارا ، که شنیدم شوهرم ازش معذرت خواهی کرد.
اونا درکم نمیکردن صورتای همشون برام عزرائیل بود همش داد میزدن که تو که نوار قلبت خوبه از چی میترسی ولی نمیدونستن من دارم خفه میشم از دیشب تا الان فشارم بالا نیومده ، دیشب رو 6 بود