چند روزه خونه مادر شوهرم موندم ,ازونجایی که من از ظرف شستن ابا ندارم و تنبل نیستم ,موقعی ک مهمونی تموم میشه جاری و خواهرشوهرام همشون میریزن دور سینک که عه من میشورم تو دست نزن و فلان تا من میرسم همشون یکی یکی در میرن... اخر شبم با یه کوه ظرف میزارن میرن
منم دست درد گرفتم چند وقته , دیگه امشب تا دیدم همه پاشدن رفتن خونشون بی اینکه ظرفارو بشورن
منم دیگه دست نزدم و سفت نشستم سرجام ... دیگه لطف نیست این خرحمالیه...
خواهرشوهر کوچیکمم وقتی خونه مادرشوهر میمونم که اگه تا من پا نشم ظرف بشورم انقدر ظرف تو سینک میمونه که مگس و مورچه جمع میشه, بو تعفن میگیره سینک....
چکارشون کنم من😐بعد بازم با این حال به من میگه مسئولیت پذیر باش جمع و جور کن
داداچ تو کاراتو ننداز سر من چشم...