پسر دوست بابام به مدت سه سال سالی دوبار میشد که کامپیوترم خراب میشد صرف رفاقت با بابام میومد رایگان درست میکرد و میرفت
اول فکر میکردم نکنه عاشق منه؟ با سر میاد درست میکنه و مفتی
ولی یه بار که جلوش ظاهر شدم بند کیفشم حسابم نمیکرد
این گذشت و دیگه من جلوش ظاهر نمیشدم بابام خطاهاس کامپیوتر رو از طرف من بهش ابلاغ میکرد چون بابام خیلی خیلی غیرتیه و جلو مردمم تابلوبازی در میاره