2726
عنوان

سردرگمم

225 بازدید | 17 پست

سلام،سال نود و چهار عروسی کردیم و الان دوتا بچه دارم،از اول عروسیمون شوهرم فقط دوبار با میل و اختیار خودش اومده سمتم،یه بار شب عروسیمون و یه بارم اولین شبی که شیفت شب ایستاد،توی رابطه معذرت میخام ولی خیلی فعالم و جوری نیست که بگی ازم خسته بشه،لباس مناسب و تحریک کننده،آراسته بودن و آرایش و کارهایی که اون دوست داره،ولی نمیاد،الان دو ماه و نیم از زایمانم میگذره ولی از اواسط بارداریم متوجه شدم دیگه از رابطه داشتن و طرفش رفتن برای رابطه بدم میاد،خیلی رو زندگیمون اثر سوء گذاشته این کارش ولی حاضر نیست بیاد مشاوره و یا حتی دکتر

وَ قـُل رَبّ ِ اَنــزِلـنـی مُـنـزَلاً مُبارَکاً وَ اَنـتَ خَیـرُالـمُنـزِلـیـن

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

2728
چه مرد عجیبی

نمیدونم،اون اوایل روزی نبود که آرایش نداشته باشم و بیاد خونه و یا لباس شیک و تنگ و کوتاه نپوشیده باشم ولی کم کم با کارهاش سردم کرده،الان به رابطه داشتن باهاش که فکر میکنم حالم بد میشه

وَ قـُل رَبّ ِ اَنــزِلـنـی مُـنـزَلاً مُبارَکاً وَ اَنـتَ خَیـرُالـمُنـزِلـیـن
نمیدونم،اون اوایل روزی نبود که آرایش نداشته باشم و بیاد خونه و یا لباس شیک و تنگ و کوتاه نپوشیده باش ...

آخی چه بد 

رک باهاش حرف بزن مگه میشه همچین چیزی 


♥️به حکمتش دل بسپار♥️

دقیقا برعکس شوهرمن😕 هرشب میاد، ولی عزیزم بنظرم سعی کن باخودش صحبت کنی بشین باهاش صحبت کن هیچکس جزخودتون نمیتونه بهت کمکی کنه، من قبلا باشوهرم به اختلاف میخوردم به دوستم یا خانوادم میگفتم یه روز دوستم به من گفت هروقت اینطوری شد باخودش صحبت کن زودتر به نتیجه میرسی بقیه ازهمه جی خبرندارن از جزئیات خبرندارن بنابراین نمیتونن کمک درست و صحیحی هم داشته باشن

نمیدونم چرا میرم توتاپیکا نمیتونم بدون اینکه چیزی ندم بیام بیرون شده ایموجی یا خخخ یا اوخی یه تک کلمه ای میدم دست خالی نمیام بیرون احساس میکنم مدیون استارتر میشم بازدید کنم چیزی ندم😂😂😂 خلم میدونم😁😁
آره

خب باهاش حرف بزن بگو این کاراش باعث میشه خدایی نکرده طلاق عاطفی بوجود بیاد .

نگاح نکن کح خیلی ساکتم بح وقتش برسح حرفای بحت میزنمکح معنیشو تو گوگل سرچ کنی:/😹🖕🏿🔞🖤⃟○━
بهش مستقیم گفتی که برات دلیلشوبگه

آره،اونقدر بهش میگم ببین اگه اتاق خوابمون خراب بشه زندگیمون از هم میپاشه ولی هر بار یه بهونه ای میاره،میگه من مجرد که بودم هفته ای پنج بار باید میرفتم حموم ولی حالا...

یه بار میگه فکرم مشغول کاره چون بیکارم

کار پیدا میکنه میگه خستم بدنم نمیکشه

یه بار میگه گشنمه بدنم نا نداره

غذا میخوره میگه شکمم پره نمیتونم

یه بار باردارم و میترسه مشکلی پیش بیاد 

یه بار میترسه ناخواسته باردار بشم

یه بار میگه اون دفعه که نذاشتی کاندوم بزارم و بچه دار بشیم تقصیر توست

وَ قـُل رَبّ ِ اَنــزِلـنـی مُـنـزَلاً مُبارَکاً وَ اَنـتَ خَیـرُالـمُنـزِلـیـن
من بخاطرهمین موضوع ازهمسرم جداشدم همسرسابقم...درطول3سال یاهم بودن فقط2بار باهام بود درصورتی ک من فوق ...

شاید اگه بخاطر بچه هام نبود منم جدا میشدم

وَ قـُل رَبّ ِ اَنــزِلـنـی مُـنـزَلاً مُبارَکاً وَ اَنـتَ خَیـرُالـمُنـزِلـیـن
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730