راستش دور از جون شما مادرم اسفند ۹۶ تو سینه اش توده دراومد . بنا به اصرار دکتر جراح که گفت فقط من پاتولوژی بهارلو رو قبول دارم بردیمش اونجا نمونه برداری . خلاصه با یه وضعی نمونه رو گرفتن بدون بیهوشی . مادرم حالش بد شد . نمونه رو بردم ازمایشگاه . یه هفته بعد زنگ زدن و به مادرم گفتن بیا جواب رو ببر وضعت خیلی خرابه .انقدر بیشعورن اینجوری خبر دادن . بماند که مادرم چه حالی شد . خلاصه جواب رو بردیم پیش دکتر جراح . گفت با توجه به جواب باید سینه و دست راستت قطع بشه . چون سرطان پیشرفت کرده .
مادرم غش کرد تو مطب . خدا خواست و بردیمش بیمارستان دی که نظر اونا رو هم بپرسیم . دوباره سونو پاتولوژی انجام دادن .
جواب اومد که یه توده تو سینه است و دو تا گره لنفاوی زیر بغل درگیره . که باید جراحی بشه .
شاخ دراوردیم این جواب کجا و اون جواب بهارلو کجا .
اونجا بود که فهمیدیم بهارلو چقدر آشغاله .